خبرهای روشنگری
انارک نیوز - از دوربینهای شهری که تهدیدی شدهاند برای بازداشت زنانی که روسریشان عقب رفته و نه وسیلهای برای جلوگیری از جرایم هولناک علیه زنان؟
از گوشیها و لپتاپهایی که با هزار زحمت خریده میشوند و شدهاند بلای جان آدمهای این جامعه، چراکه تامین بدیهیترین نیاز و حق یک انسان در جامعه ما شبیه رویایی دستنیافتنی شده؟
از اینکه زنان هیچ حمایت و امنیتی در کشورمان ندارند و ازطرفی حامیان تجاوز و زنستیزان در جایگاههای بالای مدیریتی قرار دارند؟
تکرار این مکررات چه فایدهای دارد وقتی بنا نیست تغییری رخ دهد و قربانیان این جنایتها روزبهروز بیشتر میشوند. قربانیانی که نهفقط در خیابانها بلکه حتی در منازل خود و به دست محارمشان نیز سر بریده میشوند و آب از آب تکان نمیخورد.
مردان خشونتطلب و زنستیز حتی در خانواده هم با خشونت لفظی و فیزیکی با زنان خانواده برخورد میکنند و کیست که جلویشان را بگیرد؟
برگرفته از نوشتههای یاسمن خلیلیفرد
16 خرداد 1404
از گوشیها و لپتاپهایی که با هزار زحمت خریده میشوند و شدهاند بلای جان آدمهای این جامعه، چراکه تامین بدیهیترین نیاز و حق یک انسان در جامعه ما شبیه رویایی دستنیافتنی شده؟
از اینکه زنان هیچ حمایت و امنیتی در کشورمان ندارند و ازطرفی حامیان تجاوز و زنستیزان در جایگاههای بالای مدیریتی قرار دارند؟
تکرار این مکررات چه فایدهای دارد وقتی بنا نیست تغییری رخ دهد و قربانیان این جنایتها روزبهروز بیشتر میشوند. قربانیانی که نهفقط در خیابانها بلکه حتی در منازل خود و به دست محارمشان نیز سر بریده میشوند و آب از آب تکان نمیخورد.
مردان خشونتطلب و زنستیز حتی در خانواده هم با خشونت لفظی و فیزیکی با زنان خانواده برخورد میکنند و کیست که جلویشان را بگیرد؟
برگرفته از نوشتههای یاسمن خلیلیفرد
16 خرداد 1404
انارک نیوز- الهه حسیننژاد رو کشتن…
ولی قصهی تلخ ما،
خیلی وقته شروع شده.
یه زن دیگه،
یه زندگی دیگه،
و یه درد تکراری...
ما فقط عزادار یه آدم نیستیم،
ما عزادار امنیتی هستیم
که هر روز ازمون گرفته میشه.
الهه رفت،
اما ترسی که پشت چشمهامونه،
هنوز اینجاست…
على قاضى نظام - 15 خرداد 1404
ولی قصهی تلخ ما،
خیلی وقته شروع شده.
یه زن دیگه،
یه زندگی دیگه،
و یه درد تکراری...
ما فقط عزادار یه آدم نیستیم،
ما عزادار امنیتی هستیم
که هر روز ازمون گرفته میشه.
الهه رفت،
اما ترسی که پشت چشمهامونه،
هنوز اینجاست…
على قاضى نظام - 15 خرداد 1404
انارک نیوز - قلب سیاهی دارند.
از طغیان و تندخویی ابایی ندارند.
از آسیب زدن ابایی ندارند.
تو گویی قاتل بالفطرهاند بیآنکه باکی داشته باشند از عواقبش.
در عوض گوشبهفرمان و پیرو بیچونوچرای کسانی هستند که با دروغهایشان آنها را علیه نزدیکانشان میشورانند. به آنها احساس نزدیکی بیشتری دارند در ذات و احساس!
قلبشان سیاه است.
سیاهِ سیاه است...
و این سیاهی در تاروپود زندگیشان تنیده شده.
کتاب درحال نگارش از دیدهها و شنیدهها
از طغیان و تندخویی ابایی ندارند.
از آسیب زدن ابایی ندارند.
تو گویی قاتل بالفطرهاند بیآنکه باکی داشته باشند از عواقبش.
در عوض گوشبهفرمان و پیرو بیچونوچرای کسانی هستند که با دروغهایشان آنها را علیه نزدیکانشان میشورانند. به آنها احساس نزدیکی بیشتری دارند در ذات و احساس!
قلبشان سیاه است.
سیاهِ سیاه است...
و این سیاهی در تاروپود زندگیشان تنیده شده.
کتاب درحال نگارش از دیدهها و شنیدهها
انارک نیوز - کجا رفت آن دانش و هوش ما / که شد مهر میهن فراموش ما
که انداخت آتش دراین بوستان / کزآن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کاین گونه گشتیم خار؟ / خرد را فکندیم این سان زکار
نبود اینچنین کشور و دین ما / کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود / همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت / کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر / گرامی بد آن کس که بودی دلیر
نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت / نه بیگانه جایی دراین خانه داشت
از آن روز دشمن به ما چیره گشت / که ما را روان و خرد تیره گشت
از آن روز این خانه ویرانه شد / که نانآورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند / کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم / کجا این سرانجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن / به از بندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگیست / دوصد باره مردن به از زندگیست
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم / برون سر از این بار ننگ آوریم
فردوسی
که انداخت آتش دراین بوستان / کزآن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کاین گونه گشتیم خار؟ / خرد را فکندیم این سان زکار
نبود اینچنین کشور و دین ما / کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود / همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت / کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر / گرامی بد آن کس که بودی دلیر
نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت / نه بیگانه جایی دراین خانه داشت
از آن روز دشمن به ما چیره گشت / که ما را روان و خرد تیره گشت
از آن روز این خانه ویرانه شد / که نانآورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند / کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم / کجا این سرانجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن / به از بندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگیست / دوصد باره مردن به از زندگیست
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم / برون سر از این بار ننگ آوریم
فردوسی