کیفیت زندگی شهری، در گرو توسعه پایدار
سال هاست که الگوی پایدار در کنار کلیدواژه توسعه شهری قرار می گیرد. چه خوب است برای تبیین بهتر این موضوع درخصوص محورهای توسعه پایدار شهری به سراغ متخصصان برویم. به همین سبب سراغ علیرضا نقوی، شهردار انارک رفتیم که متخصص در حوزه برنامه ریزی است. او در گذشته سابقه عضویت در شورای سیاست گذاری راهبردی شهرداری های شهرهای جدید کشور را داشته است.
در ادامه، این گفت و گو را که در رابطه با شهر پایدار است، می خوانیم.
شهر توسعه محور را چه شهری میدانید؟
شهر توسعه محور با تاکید بر توسعه پایدار دارای شاخصههایی است. توسعه پایدار یک فرآیند،از نیازهای ضروری انسانها بدون به خطر انداختن مبانی توسعه، یعنی محیط زیست، است. شاخصهها و اهدافی چون پیشرفت اقتصادی، رفاه اجتماعی، کیفیت محیطی و حکمرانی خوب از اصول اولیه توسعه پایدار بهشمار می روند. حال، شهر توسعه محور شاخصههایی دارد که برای رسیدن به آنها باید مواردی چون کاهش آلودگی هوا، نگهداری منابع، کاهش حجم پسماند، حمل و نقل مناسب و کارآمد و... الگوی عمل قرار گیرند. هدف توسعه شهری که با ابزار برنامهریزی شهری مدیریت میشود، ارتقای کیفیت زندگی است. این ارتقای کیفیت زندگی اهدافی دارد که شامل تامین و ارتقای زیرساختها، کاهش فقر و توانمندی اقتصادی، تامین و ارتقای سطح بهداشت و سلامت می شود که در یک ارزیابی کلی و جامع میبینیم در فرآیند توسعه شهری جدید این موارد محقق نشدهاند. همانند عملکرد رشد شاخصههای توسعه کشورها ، رشد شاخصهای توسعه شهری نیز متضمن توزیع نابرابر و استمرار رابطه تقابلی میان گروههای برخوردار و نابرخوردار است. به زبان ساده تر، هر ارتقای نسبی شاخص برای یک گروه به قیمت کاهش نسبی همان شاخص برای گروه دیگر است. دلیل آن هم به نظر من شتاب رشد جمعیت شهرنشین است که در دنیا 5/2 برابر سریعتر از جمعیت روستانشین است، همین حجم مهاجرت ناتوایی مدیریت شهری را در برآوردن انتظارات توسعه محوری به همراه داشته و پدیده حاشیه نشینی، محصول این اتفاق است. از اوایل سده 1300 خورشیدی در ایران توسعه شهری جدید شروع شد. اما تقلیدی از الگوی توسعه شهری غرب که متاسفانه هنوز هم ادامه دارد و بومی سازی به معنای واقعی نشده است. از مهمترین مشکلات این تقلید از کشورهای توسعهیافته در کشورهای در حال توسعه، این است که در آن کشورها حرکت توسعهای منجر به نتایج توسعهای می شود ولی در کشورهای مقلد نتایج توسعه مبنای طراحی و برنامهریزی این حرکت توسعهای قرار میگیرد که در این حالت به تناسب بین امکانات و اهداف توجهی نشده و توسعه به حرکتهایی پراکنده و رشد ناهمگون و نامتوازن مبدل میشود. ادبیات جهانی توسعه و سازمانهای بین المللی پشتیبانی کننده از این ادبیات در قرن اخیر این فرصت را از شهرها و برنامهریزان دیگر قارهها و کشورها گرفته اند که بر اساس ادراک و برداشتها و قضاوتهای خودشان نسبت به بد و خوب زندگی تصمیم بگیرند. توسعه مبتنی بر اقتصاد و سرمایهداری، به دنیا تحمیل شده؛ حال از آنجا که اعتبار همه این ارزشگذاریها، تعیین شاخصها و هدفگذاریها به علم نسبت داده میشود و علم هم به یک رشته آکادمیک و انتساب به یک استاد و رساله تقدس پیدا میکند، کسی شهامت چون و چرا کردن در اعتبار ارزشها و هدفها و سیاستهای مرسوم و جاری را پیدا نمیکند.
الزامات و چالشهای فراروی توسعه شهری پایدار را در چه می توان دید ؟
ای کاش این مصاحبه یک گفتوگوی چند نفره بود و در آن میتوانستیم بهتر مسائل را تبیین کنیم. همانطور که میدانیم، اولین بار و به طور رسمی «برانت لند» در سال 1987 ( 1366 شمسی ) مبحث توسعه پایدار را در گزارش آینده مشترک، مطرح کرد. شهرها اولین و بزرگترین نمایشگاههای توسعه هستند. در شهر توسعه محور، وجود تنوع در سیستمهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تولیدی و اکولوژیکی نباید به عنوان عامل سد کننده در توسعه دیده شود؛ بلکه آنها عوامل حمایتی هستند که شما را در انجام تعهدات کمک میکنند. شهر توسعه محور، نه تنها به برای نسل امروز بلکه برای نسل آینده نیز فراهمکننده فرصتهای برابر است. الزامات اصولی توسعه پایدار شهری در چهار مقوله خلاصه میشود:
1. به حداقل رساندن مصرف منابع تجدیدناپذیر؛
2. پایدار ساختن مصرف منابع طبیعی تجدیدپذیر؛
3. کنترل تولید ضایعات، پسماند و آلودگیها در میزان ظرفیت جذب محلی و جهانی؛
4. تامین نیازهای پایه انسانی و اجتماعی .
در این میان بعد از شهر توسعه محور، شهر پایدار به وجود میآید. یعنی شهری که شهر سبز، شهر اکولوژیک، شهر سالم، شهر هوشمند، شهر خلاق و... خوانده میشود. در این میان نباید شهر پایدار با شهر جدید و تازه ساخته شده اشتباه گرفته شود. در شهر پایدار ظرفیتها برای پاسخگویی بالا برده میشود. پس شناسایی و کشف توانمندیها در همه ابعاد پیش گفته از اهم فعالیتهاست. در شهر پایدار، منابع، داشتهها و اندوختههای شهر به طور عقلانی و منطقی استفاده میشود که برای آیندگان هم میراثی بماند.
عامل فرهنگ در توسعه شهری در چه جایگاهی قرار دارد ؟
از مشخصههای کالبدی، ساختار و ریخت شناسی شهری میتوان به سه عامل اقتصاد، فرهنگ و اقلیم اشاره کرد. اکنون این واقعیت به خوبی در هزاره جدید پذیرفته شده است که فرهنگ اهمیتی محوری در تمامی جنبههای زندگی انسانی دارد. بدون مراجعه به فرهنگ و موضوعات فرهنگی نمیتوان برداشتی درست و دقیق از مسائل و موضوعات زندگی ارائه داد. در جهان کنونی، محتوا و صورت زیست در همه ابعاد، شکلی فرهنگی به خود گرفته است. سرنوشت کشورها کاملا با تحولاتی در عرصه فرهنگ در سطوح ملی و فراملی پیوند خورده است. در حال حاضر ماهیت فعالیتهای مدیریت شهری با بلدیه متفاوت است. بیش از 300 وظیفه در بطن مدیریت شهری نهفته است. پروژههای عمرانی، خدماتی، حمل و نقل و... همه پیوستی فرهنگی دارند. در قرن 21 در فضایی هستیم که فعالیتهای حکومتهای ملی و محلی تحت تاثیر تحولات فرهنگی قرار دارند. به شناخت و درک صحیح از تحولات فرهنگی و سایر تحولات مرتبط با آن نیاز است و ساختارهای رسمی و غیر رسمی خواه ناخواه مشمول تاثیرات مستمر و دائمی این عرصه خواهند بود. مدیریت شهری در حوزه فرهنگ شهروندی و حتی سبک زندگی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه، نقشی انکار ناپذیر دارد. مدیریت شهری با ارتقای فرهنگ و فعالیتهای اجتماعی، سرمایهگذاری پایداری را برای نسل آینده شهری بنیان مینهد.
جایگاه شاخصه های اقتصادی را در توسعه شهری چه می دانید ؟
اقتصاد شهری یکی از شاخههای علم اقتصاد است که با هدف به کارگیری ابزارهای اقتصادی، مسائل و مشکلات یک منطقه شهری را ارزیابی و تحلیل میکند، متاسفانه در ایران برداشت از اقتصاد شهری عموما بحث مالی شهرداری است؛ در حالیکه تامین مالی، بخش کوچکی از اقتصاد شهری است و شهرداریها باید بتوانند سیاستهای مربوط را تدوین و محقق کنند. تحقق این امور در راستای برنامهریزیهای منسجم و نیز اصلاح مسائل شهری از جمله مسکن، زیرساختهای شهری، حمل و نقل، فقر، بزهکاری، حاشیه نشینی باید صورت پذیرد تا بتوان به اقتصاد پایدار و توسعه پایدار شهری دست یافت. امروزه به دلیل محدودیتهای منابع، شهرداریها باید بتوانند در مصارف خود بازنگری داشته باشند و با شناخت ظرفیت و باورها و توانمندیهای داخلی، الگوی مناسب مصرف را مدنظر قرار دهند.
(اصفهان زیبا / ۲۰ تیر ۱۳۹۷ / شماره 3242)