07
شنبه, جون
ایران تو بمان Tehran

هیچ فعالیتی خلاف تعهدات پادمانی انجام نداده‌ایم

هیچ فعالیتی خلاف تعهدات پادمانی انجام نداده‌ایم

رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی گفت : جمهوری اسلامی ایران در زمینه هسته ای هیچ فعالیتی خلاف تعهدات پادمانی خود انجام نداده است.

به گزارش  ایلنا    علی اکبر صالحی رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در گفت‌وگویی با موضوع " چرا غنی سازی؟ " در خصوص اهمیت و   ضرورت استمرار فناوری غنی‌سازی در ایران  گفت.

متن کامل این گفت‌و‌گو به شرح زیر است:

 کمتر سراغ دارم مقام معظم رهبری راجع به موضوع مهمی مثل هسته‌ای به این میزان و با این تفصیلات صحبت کرده باشند. امروز وقت مستوفایی را روی این موضوع گذاشتند و ابعاد مختلف هسته‌ای را مطرح کردند بخصوص اشاره‌ای به چرخه سوخت داشتند. چرخه سوخت هسته‌ای را اگر بعنوان موجود زنده تلقی کنیم واقعا قلب هسته‌ای است، یعنی اگر شما از چرخه سوخت برخوردار نباشید عملا می‌شود گفت از فناوری هسته‌ای برخوردار نیستید. برای این که متبادر به ذهن شود که چه می‌خواهم بگویم، خیلی از کشور‌ها هستند الان همین اطراف ما به تازگی صاحب نیروگاه هسته‌ای شدند، ولی قانون یک، دو، سه آمریکا را امضا کردند و از حق چرخه سوخت خودشان گذشتند و لذا این نیروگاه‌های هسته‌ای مثل یک باتری بزرگ تلقی می‌شود، یک عده‌ای می‌آیند یک باتری را آنجا می‌گذارند و می‌سازند و این انرژی تولید می‌کند ۶۰-۷۰ سال عمر متوسط نیروگاهها، ۷۰ تا ۸۰ سال هم می‌تواند برود و در این ۸۰ سال سوختش را از بیرون تامین می‌کنند و حتی کسانی هم که دارند اداره می‌کنند عمدتا خارجی هستند و بعد از ۸۰ سال هم تمام می‌شود مثل یک باتری که تمام می‌شود و دوباره بایستی یک باتری دیگر بخرند.

اگر این طور ما صنعت هسته‌ای را بخواهیم تعریف کنیم همان صحبتی است که مقام معظم رهبری فرمودند که اگر چرخه سوخت نداشته باشی، عملا صنعت هسته‌ای نداری، مثل این می‌ماند خودرو داشته باشید بنزین ندارید، چه کار باید کنیم؟ بنابراین بحث چرخه سوخت بسیار مهم است. تعریف چرخه سوخت هم به همین صورتی است که ایشان امروز اشاره کردند. از اکتشاف و استخراج اورانیوم شروع می‌شود تا تبدیل اورانیوم به کیک زرد تا تبدیل آن یو اف ۶ تا غنی سازی آن تا ساخت سوخت و بعد هم که سوخت در ری اکتور گذاشتید در آوردید بازفرآوری و همین چرخه را می‌چرخانید و پسماند داری می‌کنید و لذا الان جمهوری اسلامی در همه ایستگاه‌های این چرخه الحمدالله به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یافته و به آستانه‌های آن رسیده است. مثلا برای اکتشاف ما البته قبل از انقلاب هم این حرکت آغاز شده بود برای اکتشاف هوایی، چون که کشور ما کشور بزرگی است شما اگر بخواهید اکتشاف کنید زمینی که نمی‌توانید یک میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع، باید آن اکتشاف اولیه را هوایی انجام دهید. 

با استفاده از بالگرد و هواپیما، بعد آن برداشت‌هایی که می‌کنید می‌آورید آن برداشت‌ها را تفسیر می‌کنید و بعد می‌فهمید کجا‌های ایران ممکن است مثلا از اورانیوم برخوردار باشد و آن وقت می‌روید روی زمین با دقت بیشتری اکتشاف می‌کنید. قبل از انقلاب مختصری این کار انجام گرفت، اما متوقف شد. مصادف شد با انقلاب اسلامی حدود بیست درصد فکر می‌کنم کشور را توانسته بودند پوشش بدهند و دیگر این کار متوقف شد تا زمانی که بنده توفیق شد رفتم سازمان انرژی اتمی، سال ۸۸ و آنجا شروع کردیم روی این مسئله کار کردن. توانستیم بالگردهایی را که برای همین موضوع است از خارج بیاوریم و بحث اکتشاف را به طور جدی شروع کنیم، بعد از این بایستی تفسیر می‌کردیم این را نداشتیم مجبور بودیم بفرستیم به کشور دیگری ولی رهبری تاکید داشتند که تمام مراحل آن را بایست در داخل ایران انجام دهید و اطلاعات از ایران خارج نشود، لذا ما رفتیم صحبت کردیم انتقال فناوری شد آن نرم افزار‌هایی که این کار را می‌کردند را توانستیم بیاوریم و آن نرم افزار‌ها را توسعه دادیم الان هم کشفیات هوایی و هم تفسیر این کشفیات هوایی دیگر کاملا همه آن در ایران است. خلبان ها، بالگردها، تجهیزات، همه چیز. پس این مهم‌ترین قسمت است که تا زمانی که ما بودیم ۶۰-۷۰ درصد کشور را پوشش داده بودیم.

 الان دیگر فکر می‌کنم نوعا بایستی اغلب تقریبا رو به انتها باشد کل کشور را از نظر هوایی پوشش داده باشیم و این برداشت‌هایی که ما می‌کنیم فقط برای سازمان انرژی اتمی نیست. الان وزارت نفت استفاده می‌کند و ارگان‌های دیگری که نیاز دارند مثلا وزارت صمت و دیگران، استفاده می‌کنند. چون که معادن دیگر را هم از همین طریق می‌توانیم شناسایی کنیم؛ لذا این قدم بزرگی بود که برداشته شد، قدم بعدی استخراج اورانیوم بود که ابتدا با کمک چینی‌ها کار شروع شد و بعد گذاشتند رفتند و الان ما در استخراج اورانیوم هم از دل زمین خیلی رشد کردیم پیشرفت کردیم بعد یو سی اف است، یو سی اف هم پروژه‌ای بود که با چینی‌ها داشتیم. قریب به سی و اندی سال پیش که متاسفانه چینی‌ها وسط راه ما را ترک کردند که بعدا البته این گله را کردیم بعد از برجام از رئیس سازمان انرژی اتمی چین، گفت آمریکایی‌ها فشار آوردند ما لاجرم ترک کردیم و آن قرارداد ۶۰ میلیون دلار بود. گفت آمریکایی ها، چون فشار آوردند از ما خواستند که ایران را ترک کنیم و ما گفتیم مابه ازای آن چیست؟ گفتند هر چه بخواهید، گفتند فرصتی پیش آمد که ما لیسانس ری اکتور هزار مگاواتی وستینگ هاوس را از آنها بگیریم. بعد از ما پرسید آقای صالحی جای من بودید چه کار می‌کردید؟ گفتم آن بحث جداگانه‌ای است ولی این طور باشد مقررات بین المللی دیگر ارزش خود را از دست می‌دهد. هر مقرراتی و هر قراردادی را منظورم قرارداد‌های بین المللی ارزش خود را از دست می‌دهد، اگر این طور باشد. یک کس دیگر می‌آید و پیشنهاد بهتری می‌دهد و آن وقت شما... حالا به‌هرحال آن یو سی اف را خود بچه‌ها در سازمان انرژی توانستند کامل کنند، می‌گوید عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد، حسن آن این است که خودمان این صنعت هسته‌ای را از درون به تمام آستانه هایش رسیدیم. شروع و آغاز آن با کمک‌هایی بود ولی رها کردند و رفتند و نهایتا غنی سازی است که این مهم است. پس یو سی اف هم انجام دادیم که بتوانیم یعنی بعد از این که کیک زرد را تولید کردیم یو سی اف بایست بتوانیم یو اف ۶ تولید کنیم یعنی اورانیوم پودر را تبدیل به اورانیوم گاز کنیم که اورانیوم گاز را حالا بایستی غنی سازی کنید. چون در ماشین سانتریفیوژ که نمی‌توانیم پودر بریزیم باید گاز باشد، ما بایستی سانتریفیوژ می‌داشتیم.

جا دارد از همه روسای سازمان انرژی اتمی قدردانی و تشکر کنم. خدا رحمت کند مرحوم اعتماد که اگر فرصتی شد صحبت کنم، بحث کنسرسیوم را. آقای اعتماد کار‌های بزرگی کردند و زمینه خیلی از کار‌ها را در زمان خودشان زمینه هایش را فراهم کردند، اما بعد از انقلاب سال ۶۸ آقای امراللهی کار خوبی که کردند تعدادی سانتریفیوژ از خارج وارد کردند با زحمت زیاد و این سانتریفیوژ‌ها استفاده شده بود و قطعات آن بود نه این که سانتریفیوژ ساخته شده، سال ۶۷-۶۸، شما ببینید اهمیت قضیه سانتریفیوژ، از سال ۶۸ تا ۷۶ طول کشید تا یکی از این سانتریفیوژ‌ها را قطعات را سرهم کنند و این سانتریفیوژ بچرخد، یعنی هشت سال طول کشید با این که قطعات آن را داشتیم همه چیز بود نقشه را هم داشتیم ولی نمی‌توانستیم این‌ها را طوری سرهم کنیم که بچرخد و به صورت پایدار بچرخد. ۶۰ هزار دور در دقیقه بایست بچرخد تکان نخورد، کوچکترین تکان تصادف می‌کند با بدنه و از بین می‌رود.

 این ۶۸ تا ۷۶، ولی کار مهمی که بود این بود که ما اگر این سانتریفیوژ‌ها را وارد نمی‌کردیم و می‌خواستیم خودمان سانتریفیوژ طراحی کنیم که واقعا سال‌ها طول می‌کشید، اینجاست که کمک‌هایی از خارج گرفته می‌شد ولی بعد دیگر خود بچه‌ها توانستند پیش ببرند از ۷۶ تا آخر ۸۴ بهتر است بگوییم ۸۵، طول کشید تا زنجیره ۱۶۴ تایی سانتریفیوژ‌ها را سرهم کنیم. تقریبا ۹ سال طول کشید، این مسائل به این صورت است. ۹ سال این جا، هفت هشت سال آنجا، ۱۶-۱۷ سال طول کشید تا صاحب زنجیره سانتریفیوژ شویم آن هم وارداتی، نه تولید خودمان، وارداتی بود. از ۸۵ تا ۸۶-۸۷ دیگر توانستیم سانتریفیوژ‌های خودمان را بر اساس مهندسی معکوس تولید کنیم که جزئیات آن هم خیلی مفصل است. همانطور که در طول زمان رفتیم سانتریفیوژ‌های جدید آمد ولی نوعا تا این مراحل همه مهندسی معکوس بود یعنی ما قطعات را می‌دیدیم چه شکلی است و مانند آن قطعات را می‌زدیم و سرهم می‌کردیم این علم سانتریفیوژ را به ما نمی‌داد، مهندسی سانتریفیوژ را داشتیم ولی علم سانتریفیوژ را نداشتیم دیگر بعد ما از سال ۹۲ به بعد شروع کردیم به طور جدی علم سانتریفیوژ را داشته باشیم.

بیاییم نرم افزاری بنویسیم که خودمان طراحی کنیم یعنی یک دانشجو، یک استاد، یک محقق بیاید بنشیند پشت کامپیوتر بگوید من سانتریفیوژی با این مشخصات می‌خواهم، می‌خواهم طراحی کنم، قطعات آن را به من بگو، برای این که این نرم افزار را بنویسید شما بایست قوانین فیزیکی سانتریفیوژ را کاملا به آن مسلط باشید، ما کتاب نوشتیم در این خصوص، کتاب البته توزیع نشده کتابی است مثل کتاب آشپزی. یعنی دقیق به شما می‌گوید چه کار کن و چند تا نرم افزار نوشتیم که هر نرم افزاری چند صد هزار خط است، یعنی شما هر خطی هم اگر بخواهد یک روز وقت شما را بگیرد از نظر فکری، از نظر فیزیکی شما می‌بینید چقدر باید وقت بگذارید و الان دیگر خودمان سانتریفیوژ را می‌سازیم. آخرین سانتریفیوژی که ما داریم سانتریفیوژ آی آر ۹ است. ما از آی آر وان شروع کردیم و الان به نسل نهم رسیدیم که قدرت آن ۵۰ برابر آی آر وان است. اجازه دهید به همین جا اکتفا کنم. ما سوخت بوشهر هم یک نمونه ساختیم ولی از روس‌ها تقاضا کردیم که اجازه دهند این سوخت را بگذاریم در ری اکتور بوشهر که تاب آوری آن را اندازه بگیریم و موفق نشدیم البته این قبل از برجام بود، بعد از برجام با روس‌ها صحبت کردیم یک مقدار راه آمدند گفتند یک دو سه سالی با هم کار کنیم و بعد آن سوخت را ببینیم چه کار می‌کنیم که دیگر من الان اطلاعی ندارم که در چه وضعیتی است. از سوخت که عبور کنیم، ببینید بحث مسائل دیگری در سیکل سوخت داریم و مهم این است، این ری اکتور بوشهر ما هر سال ۳۰ تن سوخت در آن می‌گذارند و این سوختی که استفاده می‌شود نمی‌توانند بیرون بیاورند. در جنب ری اکتور و قلب ری اکتور استخر داریم، جنب آن ری اکتور این سوخت‌ها را می‌گذارند هفت هشت سال آن سوخت باید آنجا باشد که هم گرمای آن کم شود و هم تشعشعات آن کمتر شود. اما آن استخر نمی‌تواند همچنان ادامه دهد به ذخیره سازی سوخت مصرف شده، بعد از هفت هشت سال بایست آن سوخت‌هایی که قبلا چیز شده بیرون بکشد، حالا این احتیاج به یک کسک دارد یعنی یک مخازنی که سوخت‌هایی هفت هشت سال بوده که دیگر در استخر مانده بعد از این که مصرف شده، شما این‌ها را بیرون بیاورید این مخازن را به ما نمی‌دادند، نه روس‌ها می‌دادند و بعد از برجام رفتیم سراغ اسپانیا که بخریم، اول موافقت کردند هر کدام ۴ میلیون یورو ولی به ترامپ رسید، ترامپ دوره اول و آنها امتناع کردند ندادند مجبور شدیم خودمان کسک را بسازیم این کار مهمی بود، این‌ها این سیکل سوخت را می‌گویم، این کسک فقط بدانید ابعاد آن چیست؟ ۱۲۰ تن وزن دارد و آهنگری آن و ذوب آن و این‌ها یک چیز عظیمی است بزرگترین قطعه‌ای بوده که این ذوب شده، آهنگری شده، فورد شده، تمام این در ایران و واقعا کار عظیمی بود. حالا بایستی این اولین کسکی که ساختیم امتحان می‌کردیم یعنی بایستی ببریم در قلب ری اکتور در آن استخر بگذاریم ببینیم می‌توانیم آنجا ببریم، می‌توانیم سوخت‌ها را داخل آن بگذاریم هر چند این کسک اولیه می‌گویند کسک فداشونده یعنی همه تست‌ها را روی آن می‌کنیم، حالا شما بایستی تصمیم بگیرید بعنوان رئیس سازمان بگویید آقا ۱۲۰ تن را ببرید ۱۰ متر بالا، ببرید در قلب ری اکتور در استخر بگذارید و دوباره بردارید و بیرون بیاورید خدایی نکرده اگر اتفاقی می‌افتاد دیگر چه پاسخی بایست می‌دادیم. ولی یک جا‌هایی باید ریسک کرد و انسان دیگر کاری نمی‌تواند بکند. اما ریسک حساب شده نه ریسک بی حساب، که خوشبختانه دوستان انجام دادند الان این کسک‌ها به گونه‌ای ساخته شده که می‌توانند سوخت‌های مصرف شده را در آن بگذارند و اگر نمی‌گذاشتند استخر داشت پر می‌شد و ما یک دفعه گیر می‌کردیم لذا ما این سیکل سوختی را که حضرت آقا تاکید کردند واقعا امر مهمی است که تاکید کردند و، اما نکته مهم روی سیکل سوخت و غنی سازی.

خیلی‌ها می‌گویند برای چه الان غنی سازی می‌خواهید؟ این سوال می‌شود، می‌گوید اورانیوم آن را دارید غنی سازی می‌کنید؟ اصلا برای کجا غنی سازی می‌خواهید؟ این سوالاتی است که مطرح می‌کنند بخصوص شبکه‌های اجتماعی ماهواره‌های خارجی دارند که افکار را منحرف کنند و فکر شود. یعنی که در ذهن شنونده و ملت ما جوری جا بیاندازند که مثلا این کار‌ها کار عبثی داریم انجام می‌دهیم. ببینید شما هر کاری را که می‌خواهید کنید، فرض کنید می‌خواهید یک خانه بسازید، به فکرتان رسیده، یک پیش زمانی می‌خواهید اول طراحی کنید در ذهنتان که چه کار می‌خواهید کنید؟ پول آن را از کجا می‌خواهید بیاورید، زمین آن کجا بایست باشد؟ نقشه آن چه باشد؟ کجا بروید مجوز بگیرید؟ تا این که برسید به این که کلنگ را بزنید ساختمان را بسازید و الا که همان لحظه‌ای که فکر کردید که نمی‌توانید بروید ساختمان بسازید، صنعت هسته‌ای هم ابعاد اینطوری دارد یعنی شما وقتی که نیروگاه هسته‌ای بوشهر را دارید و دارید نیروگاه‌های دیگر می‌سازید، غنی سازی چیزی نیست که همان شب تصمیم بگیرید غنی سازی را انجام دهید فردا هم غنی سازی شود و پس فردا هم سوخت را بسازید و بروید، پیش زمانی می‌خواهد من الان به شما گفتم برای ساختن یک زنجیره سانتریفیوژ ۱۶۴ تایی که ما از خارج هم وارد کرده بودیم حدود ۱۶ سال طول کشید، این پیش زمان را ما می‌خواهیم؛ بنابراین بایستی زمانی داشته باشیم که این صنعت را جا بیاندازیم در کشور. صنعت غنی سازی را ممکن است الان بگویید مثلا الان ما برای ۲۰ درصد اگر صحبت شد من می‌گویم غنی سازی را ما کجا‌ها داریم استفاده می‌کنیم. کلی دارم صحبت می‌کنم. الان نیروگاهی که داریم بوشهر، هفتاد سال عمر آن است الان ۱۰-۱۲ سال از عمر آن گذشته است، این ۵۰-۶۰ سال هم باید ادامه دهد، این ۵۰ -۶۰ سال دیگر یا دو تا نیروگاه‌هایی که دارند می‌آیند یا یک نیروگاه در دارخویین الان داریم به قول معروف داخلی داریم می‌سازیم. آن دو تا نیروگاه بوشهر را الان با روس‌ها قرارداد بستیم آنها دارند می‌سازند که ما ظرف ۴-۵ سال آینده صاحب سه تا نیروگاه در بوشهر می‌شویم اولی که هست دو تای دیگر هم دارد ساخته می‌شود. الان ۱۷-۱۸ درصد جلو رفته. الان ۵-۶ سال است که یعنی از زمانی که ما بودیم قرارداد آن را بستیم و شروع شد و الان دارد خوب جلو می‌رود. الحمدالله اقای اسلامی واقعا دارند زحمت می‌کشند تامین مالی این خیلی مشکل است ولی خوب داریم جلو می‌رویم، اما ری اکتوری که الان در دارخویین دارند کار می‌کنند دوستان در سازمان انرژی اتمی جای تقدیر دارد و خوب جلو رفتند، این ری اکتور دیگر داخلی طراحی شده است. داخلی ۳۰۰ مگاوات است یک سوم بوشهر است یعنی اندازه آن یک سوم بوشهر است، این حداقل سالی ۱۰ تن اورانیوم غنی شده می‌خواهد، یعنی حدود صد تن اورانیوم طبیعی، این سوخت را از کجا بیاوریم حالا می‌گوییم سوخت نیروگاه‌های خارجی را از بیرون می‌آوریم، این را از کجا بیاوریم؟ پس ما باید آماده باشیم این زمان می‌خواهد تا ما را آماده کند لذا این که می‌گویند الان سوخت برای چه و فلان؟ الان داریم تجربه می‌کنیم و روز به روز به این صنعت و فناوری بیشتر. گفتم سانتریفیوژ ما از آی آر وان رسیده به آی آر ۹.

 لازم بود این سابقه را جنابعالی بفرمایید که بفهمیم پای چه چیزی الان ایستاده‌ایم و چقدر ضروری است برای کشور؟

 راجع به پسماند هم بگویم انتهای سوخت هم من بگویم، چون که به پسماندداری آن می‌رسد که ما در انارک یک جایی را داریم برای پسماندداری سوخت جای بسیار مفصلی است بسیار پیشرفته‌ای است که انشاالله امیدواریم یک بار هم صدا و سیما از همه این مراحل از نزدیک بتواند تصویری نشان بدهد چه عظمتی دارد همان اکتشاف آن را واقعا نشان بدهند، استخراج آن واقعا عظمت دارد شما همین ساقند را که بروید ماشین آلات و آن روستایی که ساخته شده همان که نشان بدهند عظمت آنجا را و یو سی اف و بقیه را نشان بدهند.

 می‌خواهم برگردم به ابتدای ماجرای مناقشه‌ای که ایران در موضوع هسته‌ای در پرونده هسته‌ای پیاده کرد یعنی اوایل دهه هشتاد، که جنابعالی آن زمان نماینده ایران در آژانس بودید و اظهارات آقای البرادعی و آن گزارشهایی که منافقین راجع به مخفی کاری و پنهان کاری ایران در موضوع هسته‌ای داشتند، آیا واقعا آن زمان ایران فعالیت‌های پنهانی را انجام می‌داد که آن گزارش آن قدر مورد توجه واقع شد؟

 صحبتی که من الان می‌کنم صحبت فقط بدون سند نیست، یعنی شما خودتان می‌توانید بروید آن زمان که منافقین آن اعلام را کردند بعد واکنش آقای البرادعی را هم در بیاورید که واکنش آقای البرادعی چه بود من داستان را خدمت شما عرض می‌کنم ما در نطنز داشتیم کار می‌کردیم نطنز یک جای یک متری که نیست، نطنز یک شهر است الان می‌روید یک شهر است و این اتوبوس‌هایی که از مثلا تهران می‌رفتند اصفهان و یا از قم می‌رفتند میگفتند ایستگاه اتمی کسی نیست پیاده شود؟ ایستگاه اتمی مثلا می‌گفتند، چه شما می‌توانستید مثلا سکرت باشد یا محرمانه باشد یا سری باشد؟ چطور می‌توانستیم این را سری نگه داریم؟ یک چنین عظمتی که الان ببینید واقعا گفتم این یک شهر است، حالا من آن زمانی که همانطور که فرمودید نماینده ایران بودم در آژانس بین المللی انرژی اتمی، اقای البرادعی را دوبار ایران آوردم یک بار بردم یو سی اف را که ما آن زمان می‌خواستیم، داشت فعالیت آن انجام می‌شد گفتم این جا یو سی اف دارد ساخته می‌شود یو سی اف یعنی تبدیل اورانیوم کیک زرد به گاز، یو اف ۶ که پودر را گاز بکند، یک آدم عاقل می‌پرسد که برای چه؟ پودر که علی القاعده نگهداری آن آسان‌تر از گاز است. گاز می‌تواند در برود و باید جلوی نشتی اش را گرفت شما برای چه گاز کنید، آقای البرادعی رشته‌اش حقوق بود فنی نبود گفتم آقای البرادعی ما اینجا داریم یو سی اف را می‌سازیم که بعداً گاز اورانیوم تولید شود این گذشت و ما برگشتیم وین رفتیم پیش آقای البرادعی و راجع به سفرش در خصوص ایران صحبت کردیم. گفتم آقای البرادعی، چون من عربی با او صحبت می‌کردم گفتم دیدی یو سی اف را ما در اصفهان، گفتند بله کار خوبی دارید انجام می‌دهید، گفتم شما می‌دانید برای چه ما داریم پودر را به گاز تبدیل می‌کنیم. گفتم برای غنی سازی، من به عربی غنی سازی را نمی‌دانستم چه می‌شود، چون تخصصی بود، به انگلیسی به او گفتم غنی سازی به عربی چه می‌شود خودش هم یک مقدار فکر کرد و تامل کرد تا توانست پیدا کند، بعد گفت. من گفتم ما داریم این کار را می‌کنیم که در آینده اورانیوم را غنی کنیم من دارم همینطور سربسته به شما می‌گویم، من کتبی اعلام نکردم و رسمی اعلام نکردم همین طور سربسته گفتم دارم به شما می‌گویم این برای این است که ما اورانیوم را غنی کنیم. این گذشت که منافقین این اعلامیه را دادند. قبل از این که منافقین بگویند من اعلام کردند بعد از آن آقای البرادعی یک روز بعد از آن من اتفاقا باز آمده بودم ایران در ماشین بودم و رادیو پیام را گوش می‌کردم دیدم البرادعی گفته نه من مطلع بودم، در جواب صحبت آن اعلامیه، اما، چون رسانه‌های غربی غول رسانه‌ها و ساختن افکار عمومی و بالاخره این‌ها دست آن‌ها است آن قدر فریادشان بلند بود که این صحبت آقای البرادعی گم شد، البته من در شورای حکام بار‌ها به این صحبت آقای البرادعی استناد می‌کردم بنابراین این حرفی که می‌گویند که این‌ها سری کار می‌کردند همه بهانه است.

 ما در طول تاریخ فعالیت هسته‌ای مان چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب آیا مواردی بوده که موجب به لحاظ فنی و حقوقی، چون شما فنی و حقوقی هستید در موضوع هسته‌ای، مواردی بوده که از این منظر ما اقداماتی را انجام داده باشیم که موجب نگرانی مثلا نهاد‌های بین المللی از جمله آژانس شده باشد؟

 قاطعانه می‌گویم هیچ کاری نکردیم که خلاف تعهدات پادمانی ما باشد، هر سال آژانس بین المللی انرژی اتمی کتابچه‌ای چاپ می‌کند اگر اشتباه نکنم به نام sir یعنی چگونه هر کشوری قوانین و مقررات پادمانی را در کشور خودش پیاده می‌کند هر سال این را چاپ می‌کند. مثلا می‌نویسد آرژانتین این جا یک مقدار تخلف داشته. پس هر سال یک اس آی آر ریپورتی چاپ می‌شود ما هم داشتیم زمان‌هایی تخلفاتی داشتیم مثلا به موقع اعلام نکردیم. فقط ما هم نیستیم و یک چیز عرف و معمول است، اما ما یک تخلف بزرگ هیچ وقت نکردیم تنها چیزی که آمدند استناد کردند یکی این بود و یکی هم فردو بود، حالا فردو را هم خدمت شما عرض می‌کنم ببینید آمریکا واقعا چه می‌کند. وقتی من مسئولیت سازمان را زمان آقای احمدی نژاد عهده دار شدم به اتفاق آقای آقازاده رفتیم فردو را بازدید کردیم که آن موقع داشتند می‌ساختند وقتی من فردو را دیدم، چون من در آژانس بودم و آن تجربه قبلی را که الان به شما گفتم داشتم و به مقررات آژانس آشنا بودم به آقای رئیس جمهور وقت آقای دکتر احمدی نژاد گفتم آقای دکتر بهتر است ما فردو را زودتر اعلام کنیم هرچند می‌توانستیم طبق سه ممیز یک قدیم اعلام نکنیم، زمانی باید اعلام می‌کردیم که شش ماه مانده به انتقال مواد هسته‌ای ولی ما داشتیم کار‌های عمرانی میکردیم هنوز مواد هسته‌ای را منتقل نکرده بودیم. پس من تشخیص دادم بهتر است اعلام کنیم. آقای احمدی نژاد موافقت کرد، آقای سلطانیه هم آن زمان سفیر ما بود به ایشان گفتم برو این کار را بکن ولی من از زمانی که رئیس جمهور موافقت کرد تا به آقای سلطانیه بگویم سه چهار روزی گذشت یک دفعه یادم افتاد و گفتم، سلطانیه زنگ زد و گفت البرادعی دارد می‌رود آمریکا رفته فرودگاه، گفتم خودت را با هر چی شده برسان فرودگاه، رسید نامه ما را به البرادعی داد حالا البرادعی در کتابش نوشته خاطراتش را، می‌گوید صالحی برای من نامه نوشت که ما در فردو داریم یک تاسیسات دیگری می‌سازیم زیر کوه است و مشخصاتش این است می‌گوید من خوشحال رفتم آمریکا، رفتم واشنگتن رفتم وزارت خارجه گفتم ببینید ایرانی‌ها همیشه کارشان درست است آمدند اعلام کردند، می‌گوید وقتی که من این را گفتم، این در کتابش است، می‌گوید آن‌ها با بی حرمتی با من رفتار کردند عصبانی شدند گفتند چرا تو آمدی اصلا چرا این نامه را گرفتی چرا الان افشا کردی این نامه را، گفت: شما تکلیفتان را روشن کنید ایران که می‌گویید سری عمل می‌کند حالا که اعلام می‌کند می‌گویید چرا گرفتید، دلیلش چه بود؟ زمان آقای اوباما بود آن‌ها در پیتس بورگ می‌خواستند هشت کشور صنعتی آن موقع هشت بود فکر کنم روسیه هم جزو آن بود آن‌ها که جلسه داشتند می‌خواستند آن جا اعلام کنند که ایران دارد یک کار سری در فردو انجام می‌دهد، شما ببینید علیرغم این، باز در پیتس بورگ اشاره‌ای به این مسئله کردند، اما در آژانس، چون آن نامه اصلی رفته بود دیگر حنایشان رنگ نداشت. خصلت آمریکا این است می‌گوید قراردادی که من با هرجا می‌بندم باید اختیار آن قرارداد دست من باشد یعنی قرارداد دو طرفه است شما یک مسئولیتی دارید بنده یک مسئولیتی دارم، شما تعهداتی را می‌پذیرید من تعهداتی را می‌پذیرم، قرارداد این گونه است، آمریکا می‌گوید تو به تعهداتت عمل کن ولی اگر من خواستم عمل می‌کنم اگر نخواستم عمل نمی‌کنم. مثل برجام، شما ببینید برجام را که ما ۱۳۹۴ یا ۹۵ بود که برجام تصویب شد دو سه سال بود برجام تصویب شده بود ۱۵ یا ۱۶ گزارش دقیق نمی‌دانم آژانس داد که ایران طبق تعهداتش در برجام دارد عمل می‌کند تا این که آقای ترامپ می‌رود خوب آقای ترامپ رفت بیرون چه کسی آمد زد زیر قرارداد، ما در برجام قبول کرده بودیم که غنی سازی در حد ۳ ممیز ۶۷ بماند، قبول کرده بودیم تعداد سانتریفیوژهایمان در آن حد باشد، خیلی چیز‌ها را قبول کرده بودیم، مثلا قبول کرده بودیم فلز اورانیوم برای ۱۵ سال تحقیق نکنیم، تولید نکنیم که حالا این‌ها پاسخ دارد بعد می‌گویم ما چه کردیم، خوب آقای ترامپ ما که به تعهداتمان عمل کردیم شما چرا رفتید بیرون، الان هم شما ببینید الان در مذاکرات چگونه عمل می‌کنند یک روز می‌گوید ایران غنی سازی نداشته باشد، یک روز می‌گوید داشته باشد، یک روز می‌گوید این قدر باشد دائم دارد آن نظراتش را تغییر می‌دهد.

 این که ما الان اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد داریم واقعا نیاز کشور است یا اهرم فشاری است که در مذاکره بتوانیم بابتش امتیاز بگیریم؟

 ما الان اورانیوم را هم ۵ درصد داریم و هم ۲۰ درصد داریم، ۵ درصد که می‌گویم یعنی تا ۵ درصد، ۲۰ درصد و ۶۰ درصد هم داریم، اما چرا هرکدام از این‌ها را داریم، ما ۵ درصد را برای همان نیروگاه بوشهر و این‌ها می‌خواهیم و در آینده هم اگر نیروگاه دارخوئین بیاید برای آن داشته باشیم، بعد هم گفتم پیش زمان باید باشد یعنی این طور نیست که ما مثلا صبر کنیم نیروگاه دارخوئین ساخته شود و بعد ساخته شد بگوییم سوختش را مثلا امشب بساز، این‌ها یک زمانی از پیش می‌خواهد پس آن که ۴-۵ درصد است برای موارد این چنینی است برای چنین رآکتورهایی، ۲۰ درصد برای رآکتور تحقیقاتی تهران و رآکتور تحقیقاتی دومی که آقای اسلامی کلیدش را زد در اصفهان الان یک رآکتور مشابه تهران، اما بزرگتر از تهران قدرتش بیشتر از تهران است در اصفهان الان دارند می‌سازند امیدوارم ظرف چند سال آینده این تکمیل شود پس این ۲۰ درصد برای آن‌ها است، می‌ماند ۶۰ درصد، ۶۰ درصد زمان ما بود خداوند توفیق داده در همه این ایستگاه‌ها این هم مقدر بوده واقعا، ۶۰ درصد ما به هرحال وقتی که با سانتریفیوژ‌ها کار می‌کنیم و چیدمان سانتریفیوژ‌ها کار می‌کنیم باید خودمان را آشنا کنیم یعنی چیدمانی که برای ۶۰ درصد می‌خواهیم با چیدمانی که برای ۲۰ درصد یا ۵ درصد می‌خواهیم با هم تفاوت دارد و ما باید این مسیر را طی کنیم بفهمیم چگونه است، حالا می‌بینیم ۶۰ درصد مثلا ممکن است بپرسید چرا ۴۰ درصد، چرا ۵۰ درصد، چرا ۷۰ درصد نبود، ما ۶۰ درصد را به بچه‌ها گفتم بررسی کنید ببینید در دنیا روی کدام غنا برای موارد استفاده‌های گوناگون دارند کار می‌کنند، بچه‌ها گفتند مثلا در بلژیک برای این که مولیبدن تولید کنند هدف‌های ۶۰ درصد درست می‌کنند اورانیوم ۶۰ درصد، این هدف را می‌گذارند در رآکتور که مولیبدن تولید کنند که اساس رادیو دارو است و اگر ۶۰ درصد باشد راندمانش خیلی بالا است می‌شود با ۲۰ درصد و ۵ درصد هم کرد هر چه غنا پایین‌تر باشد این هدف را که بگذارید در رآکتور راندمانش پایین‌تر است یعنی کمتر مولیبدن می‌گیرید، دیرتر مولیبدن می‌گیرید، اما غنا که بالا باشد زودتر و بیشتر مولیبدن می‌گیرید. پس یکی از موارد استفاده اش این بود. موارد استفاده دیگرش برای پیشران هسته‌ای بود وقتی که ترامپ از برجام خارج شد یک سال ایران هیچ کاری نکرد یعنی طبق همان تعهدی که در برجام داشت عمل کرد و گزارش‌های آژانس هم این مسئله را تائید می‌کند. بعد از گذشت یک سال آن جا نظرهایی بود این نظرها در دولت ضبط شده، مذاکرات دولت ضبط می‌شود مذاکرات شورای عالی امنیت ملی ضبط می‌شود، نظرات مختلفی آن جا در دولت مطرح شد که ما باید واکنش نشان دهیم عده‌ای می‌گفتند نه و عده‌ای می‌گفتند آره این اختلاف نظر بود در دولت و در شورای عالی امنیت ملی، چون این اختلاف نظر بود برای پاسخگویی به اقدامات ترامپ، چون ترامپ هی داشت می‌آمد جلو و ما تقریبا متوقف بودیم. چون این طور بود مجلس آمد قانون راهبردی را پیشنهاد داد در این قانون راهبردی از ما می‌پرسیدند که چه توانایی‌هایی دارد ما آن جا توانایی هایمان را گفتیم، گفتیم ما ۲۰ درصد را به فوریت تولید کنیم، می‌توانیم ۶۰ درصد را بر اساس این نیاز‌ها تولید کنیم، قبل از این فرمانی آقای دکتر روحانی صادر کردند که بروید پیشران هسته‌ای را رویش کار کنید قبل از این مسئله، پیشران هسته‌ای دیگر آن رآکتورش بستگی دارد که حجم رآکتور چقدر باشد و این که پیشران هسته‌ای برای موارد گوناگون مثلا کشتی‌های تجاری می‌تواند استفاده شود ممکن است الان استفاده نشود، قبلا استفاده می‌شده، مثلا برای زیردریایی هم می‌تواند استفاده شود آن وقت برای این که شما پیشران هسته‌ای را بسازید اگر شما این رآکتورتان می‌خواهید در یک محفظه‌ای بگذارید در یک کشتی بگذارید که کشتی ابعادش کوچک و بزرگ باشد آن موقع غنا مهم است برای این که آن قلب رآکتور بستگی به غنا دارد، کوچک می‌شود بزرگ می‌شود و این که چندسال می‌خواهید این سوخت در رآکتور باشد که این سوخت در رآکتور زمان مثلا یکی می‌گوید من کشتی‌ام هر یک سال سوختش عوض شود، یکی می‌گوید نه من می‌خواهم هر شش سال سوختش عوض شود مثلا زیردریایی‌ها ممکن است هر ده سال سوختش عوض شود، پس زمان تعویض سوخت و حجم آن جایی که می‌خواهد رآکتور را در کشتی بگذارید آن کشتی چه حجمی دارد این غنا می‌تواند بالا و پایین شود و لذا این غنا می‌تواند از ۵ درصد و ۶ درصد باشد تا مثلا ۶۰ درصد باشد؛ بنابراین پس ما برای هرکدام این‌ها یک دلیلی داریم این طور نیست که بی دلیل باشد بعد هم ما داریم فهم خودمان را و دانش خودمان را و فناوری خودمان را با این گونه اقدامات بالا می‌بریم والا ما چگونه بتوانیم صاحب تجربه انباشته شده شویم.

بحث کنسرسیومی که شما هم اشاره به آن کردید که در پیشنهاد آمریکا هم گفته می‌شود خارج از خاک ایران با توجه به تجربیاتی که در گذشته داشتید ارزیابی شما چیست؟

 خیلی جالب است یکی از دوستان در سازمان انرژی اتمی آقای صفری که دانشجوی خود ما بود فرد بسیار باهوشی هم است و الان یکی از مسئولان در سازمان انرژی اتمی است دارد کتابی تدوین می‌کند روی اسنادی که زمان مرحوم دکتر اعتماد و در رژیم گذشته در ارتباط با هسته‌ای بوده و آمریکا این اسناد را منتشر کرده یعنی وزارت دفاعش، وزارت خارجه، وزارت انرژی اش این اسناد را جمع آوری کرده است حالا من روی این موردش می‌خواهم عرض کنم خیلی جالب است، ایشان تعریف می‌کرد برای من خیلی جالب بود اینکه بحث کنسرسیوم آن زمان هم می‌شد، از سال ۱۳۵۳ که ایران تصمیم می‌گیرد وارد عرصه هسته‌ای شود آمریکایی‌ها سفت گرفته بودند همان موقع من گفتم خدایا آن موقع که ایران در مدار سیاسی آمریکا بود چرا؟ برای همین است که ایران اول رفت از آمریکا رآکتور بخرد ولی آنقدر موانع گذاشته بودند ایران رفت به طرف فرانسه و آلمان که بیایند نیروگاه را بسازند آن موقع آمریکایی‌ها به ایران گفتند شما بیایید کنسرسیومی درست کنید ما به شما رآکتور می‌دهیم حالا صحبت حضرت آقا، در چرخه سوخت ما نمی‌خواهیم شما ورود داشته باشید این آن زمان است خیلی جالب است. خیلی تعجب کردم یک مقدار رویش فکر کردم من فکر کردم اینها فهمیده‌اند که ایران کشوری است که در طول تاریخ نشان داده یک ملت فهیم و باهوش که می‌تواند اراده خودش را محقق کند مثل ۲۰ درصد همانطور که حضرت آقا امروز به ۲۰ درصد اشاره فرمودند آن زمان که ما در سازمان بودیم رفته بودیم برای رآکتور ۲۰ درصد بخریم نمی‌دادند آقای البرادعی نامه‌ای را آورد هم روس‌ها امضا کردند هم آمریکایی‌ها نه اینکه امضا کرده باشند به این می‌گویند غیر رسمی، نامه را من رفتم منزل آقای البرادعی گفت اینها گفته‌اند ۲۰ درصد می‌دهیم، اما با این شرایط، گفتم آقای البرادعی این شرایط که حاکمیت ملی ما را زیر سوال می‌برد ما قبلاً ۲۰ درصد خریده بودیم سال ۶۶ از آرژانتین آن موقع جا دارد واقعاً تشکر کنیم از آقای مهندس ذاکر که ما به اتفاق ایشان آرژانتین رفته بودیم ایشان مسئول ۲۰ درصد بود الان بازنشست شده‌اند حالا چرا این همه مقررات و شرط و شروط گذاشتید، ما قبول نکردیم آمدیم ایران ضمن اینکه بحث سیاسی را می‌کردیم روی ۲۰ درصد هم کار کردیم وقتی به نتیجه نرسید علی رغم اینکه دو رئیس جمهور آمدند رئیس جمهور برزیل آمد، نخست وزیر ترکیه آمد آقای اردوغان، آمریکایی‌ها زدند زیر قطعنامه ۱۹۲۹. بعد از اینکه ما توافق کرده بودیم اینها فردایش قطعنامه ۱۹۲۹ را که بدترین قطعنامه بود صادر کردند و تازه به ما می‌گفتند ما ۲۰ درصد را به شرطی به شما می‌دهیم که شما این کار را بکنید آن کار را بکنید، تازه دو سال و نیم هم طول می‌کشد، ما در عرض ۱۸ ماه توانستیم ۲۰ درصد را بگذاریم در رآکتور. آن موقع آمریکایی‌ها گفتند اگر به ایران این امکان را بدهیم وارد چرخه سوخت شود ایرانی‌ها این توان را دارند که مسلط به این صنعت و فناوری شوند و این در جهت اهداف آنها نبوده لذا پیشنهاد داده بودند یک کنسرسیوم باشد اول گفتند کنسرسیوم منطقه‌ای که ایران باشد، عراق باشد، پاکستان باشد خدا رحمت کند واقعاً مستندات را انسان می‌خواند می‌بیند واقعاً آقای اعتماد چقدر ملی بود، با اعتقاد بود گفته ما اصلاً با اینها روی مسائل ابتدایی هم نمی‌توانیم توافق کنیم چطوری بیاییم روی این مسئله بزرگ توافق کنیم. آنکه هیچ رد شد، بعد گفتند در آمریکا، گفتند اگر در آمریکا باشد که اختیارش دست ما نیست بعد گفتند در ایران ولی آقای فورد که رئیس جمهور آمریکا بوده آخرین نامه‌ای که می‌نویسد زمان قبل از انقلاب که شما بیایید قبول کنید در ایران اشکالی ندارد ولی اختیارش با ما باشد. باز آقای اکبر اعتماد قبول نکرد و دولت وقت ایران هم اکبر اعتماد را حمایت کرد گفت شما چرا با ما انعطاف نشان نمی‌دهید انعطاف نشان دهید با هم کار کنیم؛ لذا ما نتوانستیم سراغ آمریکا برویم کسینجر مانع اصلی بود و در کتاب‌ها و خاطراتش هم نوشته یک مقدار نگران بودم می‌گفتند ایران را نباید وارد عرصه‌ای شود که با توانایی‌های بالقوه‌ای که در ایران است حالا تازه آن زمان، حالا اگر شما بپرسید که من سال ۶۰ که رئیس دانشگاه صنعتی شریف بودم به شما بگویم وضع چه بود آن زمان، که حالا چگونه است اصلاً قابل مقایسه نیست این گونه است، لذا کنسرسیوم که می‌گویند اگر کنسرسیوم به این صورت باشد که در خاک ایران باشد اشکال ندارد از نظر حقوقی عرض می‌کنم یعنی یک شرکتی باشد که اختیاراتش از نظر حقوقی با ایران باشد، اما آنها هم باشند، آمریکا باشد، هر کشور دیگری در منطقه که علاقه مند است باشد، اما اختیار این کنسرسیوم با ایران باشد این امری است که قابل تامل است و دوستان باید روی آن نظر دهند.

 تا حالا هرچه صحبت شده در این ۵ دور مذاکرات که پشت سر گذاشته شده چالش‌های اصلی در حوزه غنی‌سازی بوده یعنی هنوز هم چالش اصلی در موضوع غنی‌سازی است، پیشنهاد‌هایی هم که از سمت آمریکا می‌آید در حوزه غنی‌سازی همین بحث کنسرسیوم و هیچگاه ظاهراً هنوز صحبت راجع به خود تحریم‌ها که از این طرف اگر کنسرسیومی بشود یا غنی‌سازی تا هر محدوده اتفاق بیفتد ما به ازایش مثلاً به لحاظ خواسته‌هایی که ایران دارد چه اتفاقی خواهد افتاد، ظاهراً هنوز صحبت جدی نشده است. با توجه به تجاربی که ما از آمریکایی‌ها داریم بالاخره نظامات پادمانی را در آژانس داریم در ان پی تی است که می‌تواند بسنجد شما در این حوزه‌های نظارتی چه اقداماتی را انجام بدهید، قانوناً کاملاً قابلیت راستی آزمایی دارد، اما ما به ازایش در حوزه برداشتن تحریم‌ها این قوانین مقرر تضامین بین‌المللی که وجود ندارد، توافقات طرفین است که تجربه ما می‌گوید ممکن است آنها زیرش هم بزنند شما فرمودید آمریکایی‌ها می‌گویند تو انجام بده، من یا انجام میدم یا انجام نمی‌دهم، الان در این فضا شما فکر می‌کنید ما به ازای آن طرف چه اتفاقی باید بیفتد آیا واقعاً تضامینی می‌شود گرفت؟

 الان راه‌های مختلف است الان جایش نیست بحث کنم بحثی است که مذاکره کنندگان ما خیلی هم باهوش و با تجربه هستند فرق ما الان با طرف مقابل این است که مذاکره کنندگان ما آقای دکتر عراقچی و آقای غریب آبادی و آقای تخت روانچی و آقای بقایی یک دور این مسیر را رفته‌اند، آن طرف این مسیر را نرفته برای همین است این نامه‌ای را که برای ایران نوشته‌اند بسیار نامه مغشوشی است خیلی جالب است ما نمی‌گوییم حتی رسانه‌های غربی من الان رصد می‌کردم دست یافتند به این محتوا گفتند این چقدر مغشوش است، چقدر تناقض در آن است بعضی از دوستان می‌گویند حتی زبان انگلیسی اش هم یک مقدار مشکل دارد حالا من کاری به آن ندارم خیلی جالب است. ما نمی‌گوییم، حتی رسانه‌های غربی من الان رصد می‌کردم گفتند، خب دست یافتند به این محتوا، گفتند این چقدر مخشوش است و چقدر تناقض در آن است حتی برخی دوستان می‌گویند حتی زبان انگلیسی آن هم مشکل دارد، حالا من کاری ندارم، ببینید همیشه راه هست بالاخره مذاکره است، مذاکره یعنی یک داده دارد یک ستانده دارد شما اگر داده تان به اندازه ستانده تان باشد می‌شود مذاکره برد – برد، اگر ستانده شما کمتر از داده شما باشد مذاکره ناموفقی بوده، اگر بیشتر باشد که دیگر فبها است. حالا ما بیشتر نمی‌خواهیم، آن ستانده مان را هم نمی‌خواهیم کمتر از داده مان باشد می‌خواهیم برد - برد باشد، من بعنوان یک ایرانی صحبت نمی‌کنم بعنوان تحلیلگر دارم صحبت می‌کنم خودم را بیرون گذاشتم و از منظر ایران دیگر صحبت نمی‌کنم بالاخره شما به آن طرف هم یک امتیازی بدهید که بگوید من این کار را کردم، و الا اگر می‌شد همه امتیازات را بگیرید و هیچ چیز ندهید که خیلی عالی است و این که همه دوست دارند این طور باشد ولی آن دیگر نیاز به مذاکره نیست، این راه دارد، اما نکته‌ای که شما گفتید ما از تجربه برجام این جا دیگر نبایستی، بالاخره برجام اشکالات خودش را هم داشته، برجام به نظر من بسیار خوب بوده، اما این که نواقص نداشته بحث جداگانه است، هر چیزی می‌تواند از منظر گوناگون به آن نگاه شود، اما الان باید چه کار کنیم؟ پیشنهادی که هست این است که اگر ما یک دوره عملیاتی کردن این اتفاق یا این موافقتنامه اگر رخ دهد، است ما گفتیم این دوره دیگر این طور نباشد برای ما عملیاتی شود برای آنها دوباره هیچ جایی برای اندازه گیری تعهدشان نداشته باشیم. برای ما را اندازه می‌گیرند آژانس می‌آید اندازه می‌گیرد و فلان، برای آنها را نمی‌توانیم اندازه بگیریم، چه کار کنیم؟ این جا دیگر پیشنهاد شده که به هرحال یک دوره اعتمادساز متقابل متوازن باشد، یعنی آن‌ها یک تعهد فنی، تعهدات تحریم و این‌ها سر جای خود است، ولی یک تعهد فنی که حالا دیگر وارد جزئیات نمی‌شویم، یک تعهد فنی قابل توجهی باید بگیریم که این تعهد فنی در این دوره اعتمادساز هم از طرف آنها باید عملیاتی شود در ایران، و ما اگر هر زمان آنها تعهد فنی شان را رها کردند لااقل ما یک اندازه گیری داریم می‌گوییم آقا شما تا وسط آمدید و ما هم تا وسط می‌آییم، این را مذاکره کنندگان ما به این نکته‌ای که شما گفتید توجه دارند یعنی دوره اعتمادساز فقط دوره اعتمادساز یکطرفه نیست که از جانب ما اعتماد سازی شود.

 در برجام هم خاطرم هست که این مراحل گفته می‌شد که گام به گام پیش می‌رود.

گام به گام بود ولی برای آنها قابل اندازه گیری نبود

 ماهیتشان اصلا فرق می‌کند، راجع به موضوع کنسرسیوم که جنابعالی اشاره کردید، چون من پیش از این هم با آقای عراقچی مصاحبه کردم ایشان در موضوع کنسرسیوم صراحتا اعلام کردند که کنسرسیوم فی نفسه بد نیست، منتها نمی‌تواند به جای غنی سازی در خاک ما باشد شما، چون اشاره کردید با کنسرسیوم در خاک ایران مشکلی نداریم منظور شما این است که با حفظ آن حق غنی سازی ایران؟

 بله دیگر

 جمع بندی بفرمایید:

صالحی: روی کاربرد‌های هسته‌ای هم مقام معظم رهبری امروز اشاره فرمودند که درحوزه کشاورزی، سلامت، صنعت، بالاخره این کاربرد‌ها را دارد، در حوزه سلامت برای یک نمونه ما الان در سازمان انرژِی اتمی در حال ساخت یک بیمارستان مرکز یون درمانی در استان البرز در کرج است که فقط تجهیزات آن ۲۰۰ میلیون یورو است این هم بر اساس مبلغی که بعد از برجام ما این قرارداد را بستیم الان اگر بخواهید بسازید شاید به ۴۰۰-۵۰۰ میلیون یورو تجهیزات آن باشد این عظیم‌ترین بیمارستان فوق تخصصی منطقه غرب آسیا است. یعنی چنین بیمارستانی وجود ندارد برای درمان سرطان است، تمام سرطان‌ها را البته در شرایط خاص اگر باشند، درمان می‌کنند نه علاج، درمان با علاج فرق می‌کند و از روش‌های نوین استفاده می‌کند و در انتهای امسال انشاالله دیگر تجهیزات آن نصب می‌شود.

الان ۶-۷ سال است که در حال ساخت است یکی روی رادیودارو است پروژه تترا که حدود ۴۰ هزار متر است و بیش از ۱۲۰ میلیون یورو تجهیزات آن است، آن هم می‌شود گفت بی نظیرترین مرکز تولید رادیوداروی جهان است نه این که ندارند، دارند، تکه تکه‌های آن را، اما در ایران ما این را یکجا جمع کردیم، یکجا جمع شده و بزرگترین مرکز رادیوداروی جهان به این صورت می‌شود تلقی شود، و لذا این‌ها نمونه‌هایی است از کار‌هایی که شده. انشاالله امیدواریم ظرف یکی دو سال دیگر این بیمارستان که راه افتاد، گفتم در منطقه بی نظیر است یعنی الان نه در خلیج فارس است نه در ترکیه است و نه در هیچ کجا و فقط در اتریش ما از اتریش به کمک اتریشی‌ها اولی که آنها ساختند با کمک آنها ما داریم این جا می‌سازیم، در اتریش یک دانه دارد در آلمان دو تا جدیدا گذاشتند این کار بزرگی است که انجام گرفته آن هم با شرایطی که ما داریم و مشکلات و در مسائل سانتریفیوژ‌هایی که در داروسازی دارد به کار گرفته می‌شود یک شرکتی به نام فدکو، سازمان انرژی اتمی ایجاد کرد. از این شرکت‌های دانش بنیان ولی واگذار کرد به خود عزیزان که الان انواع سانتریفیوژ‌های داروسازی و صنعت نفت و صنعت زغال سنگ و این‌ها را دارد تامین می‌کند.