انارک نیوز - خیلی ناراحت بود. از این که دردش را بعد از نیمه شب، در گروه تلگرامی عنوان کرده بود به خود می پیچید. گروه انارکی است اما خبراش ، چند ساعت پس از عنوان شدن، همون صبح، درز پیدا کرده بود و به گوش رییسش رسید بود. چی رسیده بود نمی دونم. اما هر چی بود اعصابش را بهم ریخته بود و حسابی ترسیده بود. اونم گروه را ترک کرد.
چی می شه بهش گفت؟ وقتی بیکار می شی و می بینی رفیقت زیر پاتو خالی می کنه! رفیقت، همشهریت که نه، نارفیقت بجای اینکه دستت رو بگیره و بلندت کنه، تو چاه هلت می ده. ازش بپرسی چرا اینکارو می کنی؟ مثلا بگه خوب بود نگی یا یه جواب سربالای دیگه!
مگه چی رو گفتم؟ اینکه دارند منو پس از سالها اخراج می کنن مگه دروغه؟
درد اینه. چی می تونی بگی؟ اعتمادش را از دست داده بود، بجز اینکه پشت دستت بزنی و بگی: "از ماست که بر ماست".