تبعيدگاهي به نام انارک / نويسنده : وحيد رضايي
کتاب «انارک، مبارزه در تبعيد» به بررسي انارک به عنوان تبعيدگاه مدافعان دين و ولايت پرداخته و چاپ اول آن در فروردين ماه 93 در دسترس علاقمندان به کتاب قرار گرفته است. انارک يکي از تبعيدگاههاي مهم زندانيان سياسي در زمان رژيم پهلوي بود و چهرههاي سياسي مشهوري دوران تبعيد خود را در اين شهر سپري کردهاند.
اين کتاب در سه فصل و در 205 صفحه منتشر شده که فصل اول آن به توصيف شهرستان انارک و موقعيت جغرافيايي و ويژگيهاي طبيعي آن ميپردازد تا مخاطبان در ابتدا بدانند که انارک چرا به عنوان يک تبعيدگاه مورد استفاده قرار گرفت و تبعيديها در آنجا چه شرايطي داشتند.
فصل دوم به خاطرات تبعيديهاي انارک ميپردازد که مهمترين فصل کتاب است. در اين فصل از تکرار خاطرات مشابه يا آوردن خاطرات تکراري خودداري شده و به منظور آنکه خواننده، از وقت خود براي مطالعه کتاب استفاده بهتري به عمل بياورد، تنها ان بخش از خاطراتي که ويژگيهاي خاصي داشتند نقل شده اند. آنگونه که در اين فصل نوشته شده، از سال 1325 خورشيدي، تبعيد مخالفان رژيم توسط ساواک به انارک آغاز شد اما پس از شهادت آيتالله سيدمصطفي خميني فرزند ارشد امام خميني (ره) در اول آبان 1356 و قيام نوزده دي 57 اوج گرفت. از مهمترين افرادي که دوران تبعيد خود را در شهر انارک سپري کردهاند ميتوان از آيتالله مرحوم مرتضي پسنديده برادر گرامي امام خميني (ره)، آيتالله مکارم شيرازي از مراجع عظام تقليد، آيتالله حاج شيخ محمدصادق صادقي گيوي معروف به خلخالي، آيتالله حبيبالله طاهري گرگاني امام جمعه گرگان، آيتالله سيدمحمد صادق روحاني، حجتالاسلام والمسلمين سيدهادي خسروشاهي، حجت الاسلام والمسلمين مرحوم محمد صادق کرباسچي تهراني و... ياد کرد.
ويژگي مهم فصل دوم کتاب، ارائه خاطرات افرادي است که دوران تبعيد خود را در انارک سپري کردهاند و همچنين ارائه اسناد جالبي از ساواک درباره تبعيدشدگان به انارک است. خاطراتي که در اين بخش ذکر شده بسيار جالب است که در اينجا به ذکر سه نمونه از خاطرات مرحوم پسنديده و آيتالله مکارمشيرازي و آيتالله خلخالي بسنده ميکنيم. آيتالله پسنديده خاطره دفعه سوم تبعيد خود به انارک را اينگونه ذکر ميکند: دفعه سوم تبعيد من سال 1357 بود که از قم تبعيد شدم. در غياب من کميسيون[امنيت ملي] مرکب از فرماندار و سايرين سه سال تبعيد را مورد راي قرار داده و به اتفاق آرا تصويب کردند و به علاوه اجراي آن هم قيد نشده بود، آمدند و مرا به اداره بردند و در اداره سه نفر ديگر نيز بودند. آقاي خسروشاهي و آقايان کلانتر و ضيغمي. در آنجا به ما گفتند بايد به انارک برويد و ما چهار نفر را با چند مامور به انارک اعزام کردند. من گفتم به منزل اطلاع دهيد که پسنديده به انارک ميرود و در حضور خودم تلفن کردند. ما را در راه نائين معطل کردند. وقتي به انارک رسيديم دو نفر از قم يعني آقاي فيض لاريجاني و آقاي خادمي نجفآبادي قبل از همه آمده بودند و منزل اجاره کرده بودند و در هنگام ورود جلوي منزل حکومت انارک، حاکم بيرون آمد و مودب احترام کرد و به منزل رفتيم آنجا بوديم که از اطراف و اکناف براي ملاقات ميآمدند. اول ممنوع بود و بعد ديگر مانعي نبود و همگي ميآمدند و ميماندند و بعد آقاي ناصر مکارم شيرازي به ما ملحق شد و پنج نفر شديم.
آيتالله مکارمشيرازي درباره سومين تبعيدگاه خود انارک نائين ميگويد: «يک روز رئيس اطلاعات شهرباني مهاباد به منزل آمد که نامهاي از قم آمده مثل اينکه مشکل کار پايان يافته و بايد به شهرباني بياييد. اما در شهرباني گفتند: شما بايد همين الان به سوي انارک نائين حرکت کنيد. حتي حق بازگشت به منزل و روشن ساختن وضع همسر و فرزند را هم نداريد. تا خواستم مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر را يادآور شوم دو مامور مسلح با دو قبضه مسلسل را در برابر خود ديدم و آنقدر فشنگ به کمرشان بسته بودند که کمربندشان از سنگيني ميخواست پاره شود. نفهميدم براي جنگ با لشکر سلم و تور آورده شده بودند يا براي بدرقه يک نفر تبعيدي که حتي قلمتراش در جيب نداشت». آيتالله خلخالي هم در خاطرهاي از تبعيدگاه انارک که در کتاب نقل شده نوشته است: خانههايي که در اطراف آبادي[انارک] قرار داشتند، بعضي مواقع از هجوم مار در امان نبودند. يک شب در پشت قهوهخانه ماري داخل خانهاي وارد شد و تمام ساکنين خانه از ترس به بيرون منزل رفتند. سرانجام با روشن کردن آتش و هدايت دود آن به داخل سوراخي که مار به درون آن خزيده بود، آن را بيرون کشيده و کشتند. بار ديگر در محوطه پاسگاه ژاندارمري دو مار را به فاصله يک روز کشتند و بچهگربهاي که متعلق به پاسگاه بود، مارها را خورد و تا مدت دو سه روز حسابي شنگول بود و جستوخيز فوقالعادهاي داشت. علت عمده آمدن مار به داخل آبادي، کمبود آب در اطراف بود، چنان که وجود يک منبع آب و يا يک حوض در يک مدرسه، موجب جلب مارها ميگرديد.
فصل سوم کتاب، بازتابهاي تبعيد مبارزين به انارک و اقدامات ساواک در کنترل تحرکات تبعيديها را مورد بررسي قرار داده که در اين بخش نيز اسناد و عکسهاي متعددي در منظر ديد مخاطبان قرار گرفته است. آنگونه که نويسنده کتاب آقاي يعقوب لطفي در مقدمه خود ذکر کرده اين بخش کاملا با اتکا به اسناد ساواک تهيه شده و در انتهاي کتاب نيز عکسهاي جالبي براي تکميل مجموعه در دسترس خوانندگان قرار گرفته است. موزه عبرت ايران در راستاي توليد آثار فرهنگي و با هدف صيانت از تاريخ پرافتخار ايران اسلامي، آثار فاخري در اين خصوص از جمله توليد چندين فيلم مستند درباره خاطرات مبارزين انقلاب اسلامي و نيز تهيه و ارائه کليپهاي متعدد، تهيه کارت پستال، ساعت يادبود، تمبر يادبود، مولاژ گلدان، پازلهاي طراحي شده با عکسها و تصاوير تاريخي، سيديهاي مرتبط با موضوعات اين مرکز و ... را به منصه ظهور رسانده است. انتشارات موزه عبرت ايران نيز طي سالهاي اخير با انتشار کتابهايي که مرتبط با عملکرد رژيم سابق درباره برخورد با فعالان سياسي و زندانيان بوده، نقش مهمي در پر کردن خلاء حاصل از عدم توجه جدي و متمرکز به اين موضوع داشته و کتاب انارک، مبارزه در تبعيد نيز براي نيل به اين هدف منتشر شده است. اين کتاب در 205 صفحه در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
(از سایت مردم سالاری)