05
سه شنبه, نوامبر
سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۳

به سختی معدن سرب به نرمی قلب آهو

  به سختی معدن سرب به نرمی قلب آهو راننده با لهجه شیرین یزدی از فرودگاه تا معدن مهدی‌آباد یزد راجع به همه چیز توضیح می‌دهد؛ اینکه چطور آهوها و گورخرها به معدن پناه آورده‌اند و اینکه چطور جوان‌ها، دومین معدن بزرگ سرب و روی جهان را اداره می‌کنند. به ورودی روستا که می‌رسیم، با دست سمت چپ را نشان می‌دهد و می‌گوید: «همین خیابان را که تا انتها برویم به سایت می‌رسیم.»
ایران آنلاین /  تابلوی بزرگ کنار جاده، مسیر «مجتمع معدنی مهدی‌آباد» را نشان می‌دهد. دشتی وسیع و بی‌آب و علف که تا چشم کار می‌کند با کوه‌های عظیم محصور شده. می‌گویند 716 میلیون تن ذخیره زمین شناسی در این منطقه قرار گرفته که بعد از معدن «مونت» در استرالیا، دومین ذخیره سرب و روی جهان است. اما آنچه من را برای بازدید از این معدن ترغیب کرد، این چیزها نیست. شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید بین 360 تا 370 نفر در این مجتمع فعالیت می‌کنند که بخش زیادی از آنها جوان هستند؛ عبدالمجید آزاد، سیدعباس حسینی، سعید حسنی، محمد حسیم خضری، روح اله پوراحمدی، افشین عباسی، مظاهر بابامراد، امراله تیموری، ابوذر قیس‌نژاد، آرش عیسوند و آرش زاهدی که همه متولد دهه 60 و از مشاوران عالی معدن هستند و همین طور جوانان دیگری که مستقیماً بسیاری از فعالیت‌های معدن در دست آنهاست.
آنها که هرکدام مسئولیتی بشدت حساس برعهده دارند، اهل تهران، شیراز، شهرضا، سقز و شهرهای دیگر هستند، اما به‌دلیل آنکه تخصص‌شان ایجاب می‌کند در بیابان‌ها و دور از شهر و دیار خود فعالیت کنند، روزها، هفته‌ها و حتی ماه‌ها از خانه و خانواده دور می‌مانند.
 آرش زاهدی یکی از همین جوان‌هاست. 35 ساله و‌ زاده انارک اصفهان که بعد از فارغ‌التحصیلی شغل اجدادی‌اش را دنبال کرده و حالا به‌عنوان سرپرست و رئیس ایستگاه نظارت در مجتمع معدنی مهدی‌آباد مشغول به کار است. از آغاز کارش این‌طور می‌گوید: «22 ساله بودم که کارم را در معدن زغال سنگ طبس شروع کردم. شروع خیلی سختی بود. برای اینکه از استخراج تا آتشباری و هر کاری که فکرش را بکنید انجام می‌دادم. 
2 سال که گذشت، به معدن سنگ آهن در جاده طبس منتقل شدم و از سال 1393 هم در مجتمع معدنی مهدی‌آباد فعالیت می‌کنم. 9 سال است ازدواج کرده‌ام و چندسالی است که آرتین و نیکان به زندگی من و همسرم معنا داده‌اند. شغل سختی دارم اما تلاش می‌کنم تا زندگی راحتی داشته باشیم و سختی‌هایی را که خودم کشیده‌ام بچه‌هایم نکشند.

آرش که مسئولیت سنگینی دارد به سه شیفت کاری جوان‌ها در این مجتمع معدنی اشاره می‌کند: «با اینکه در این منطقه وسیع، امکان نور‌رسانی به همه بخش‌ها با محدودیت روبه‌روست، اما ماشین‌آلاتی که از آنها استفاده می‌شود به قدری گرانقیمت است که اگر قرار باشد با تاریک شدن آسمان کار را تعطیل کنیم انگار نیمی از سال را فعالیت نکرده‌ایم و این ضرر بزرگی است که بر پروژه‌ها وارد می‌شود، برای همین چاره‌ای نداریم جز اینکه هر سه شیفت کاری را پر کنیم.» ...
(00:05 :: - 1397/5/8 - 
شناسه خبر: 391273)