مدتی است با تقابل لفظی مسئولان ایرانی و امریکایی از یک سو و از سوی دیگر مشکلات فراوان اقتصادی در ایران و حتی کشورهای اروپایی به این موضوع فکر می کنم که این حکومت ها برای چه بوجود آمده اند؟
تمام حکومت ها با ادعای خدمت به مردم و برقراری عدالت ایجاد شده اند اما امروز نارضایتی های عمومی نشان می دهد که حکومت ها پس از استقرار و به مرور علیرغم تمام ادعاها مردم را به عنوان مهمترین رکن یک نظام سیاسی فراموش می کنند.
تمام حکومت ها به ویژه در نظام های دیکتاتوری و فاقد دموکراسی و حکومت های برآمده از انقلاب ها بدترین رفتار و واکنش را در برابر اعتراضات و نارضایتی ها به بهانه حفظ نظام و جلوگیری از هرج و مرج بروز می دهند.
این نظام ها ادعای خادمی مردم را دارند اما در عمل هیچ ارزشی نسبت به اربابان خود که مردم هستند قائل نیستند.مردم تنها هنگام تایید گرفتن همانند دوره های انتخاباتی عزیز می شوند و حاکمان حتی از مخالفان خود تقاضای حضور در انتخابات را دارند و یا در مراسم های ملی حضور مردم را نشانه تایید نظام می دانند اما همین حاکمان حاضر به شنیدن اعتراضات و مخالفت ها در محافل عمومی نیستند.
تمام نظام ها با نظر و خواسته عموم مردم شکل می گیرند و هر گاه مردم از عملکرد یک نظام سیاسی راضی نباشند قطعا همان نظام باید مطابق خواسته مردم اصلاح شود و در صورت لزوم تغییر یابد.
مگر این نظام ها با هدف تنظیم و رعایت قانون و بهبود کیفیت زندگی و کار مردم بوجود نیامده اند پس چگونه است که حفظ نظام از حفظ ارامش مردم آن نظام اهمیت بیشتری می یابد؟
هرگز هیچ حکومت و حاکمی اگر واقعا نظام خود را بر پایه دموکراسی و نظر مردم بنا نهاده است نباید حفظ نظام را بر مردم ترجیح دهد.
تمام نظام ها و یا بهتر است بگوییم سیستم ها باید با هدف بهبود شرایط اعضای خود اصلاح شوند و هرگز هیچ نظامی بدون اصلاح پایدار نخواهد بود.
مدت هاست دست به قلم نبرده ام اما سخنان خودخواهانه برخی سران و بی توجهی به شرایط و خواسته مردم من را بر آن داشت که به اندک مخاطب خود یاداوری کنم جایگاه نظام و مردم و حاکمان چگونه است و چرا نباید مردم را فدای اهداف شخصی و دینی یک گروه خاص کرد.
تمام نظام ها با هدف خدمت به جوامع بوجود آمده اند و اگر قرار باشد رفاه و آسایش و عدالت اعضای جامعه برقرار نباشد بودن انها هم مشکلی را حل نمی کند.
(سینا ایرانپور انارکی - 4 خرداد 98)