پنجشنبه سیام مهر ماه 94، حدود 1:30 بعد از ظهر به انارک رسیدیم. هوا به حدی گرم بود که روشن کردن کولر برایمان فرحبخش بود. ماشینها از راههای دور و نزدیک با مسافرینش به تدریج وارد انارک میشدند و هر لحظه به تعدادشان افزوده میشد. شب تعدادشان که در خیابانها در رفت و آمد بودند یا پارک کرده بودند به میزان قابل توجهی زیاد بود. از غروب تا نزدیکیهای صبح فردا هوا سرد و سردتر شد به طوری که اگر بخاری روشن بود آن را خاموش نمیکردیم.
صبح جمعه اول آبان ماه که مصادف با تاسوعای حسینی بود هوا بهاری و لطیف بود. دستههای سینهزنی و زنجیرزنی پس از ورود به حسینیه و روضهخوانی و عزاداری از حسینیه خارج و همراه با دو نخل از میدن سراب به سوی امامزاده حرکت کردند. جمعیت به حدی زیاد بود که چندین برابر جمعیت انارک میشد. نزدیک ظهر باران ریزی شروع به باریدن کرد که حس خوبی را به انسان انتقال میداد. در واقع آسمان نیز شروع به گریستن کرد. هنگام ظهر مراسم در میدان اصلی شهر با خواندن زیارت عاشورا پایان یافت. شبانگاه دستههای سینهزنی و زنجیرزنی و عزاداران حسینی به سوی خانههای درگذشتگان امسال و شهدا به راه افتادند. بازماندگان آنها نیز با قدردانی و سپاس با کیک و آبمیوه از آنان پذیرایی نمودند که تا پاسی از شب ادامه یافت.
صبح شنبه که عاشورای حسینی بود با شکوهتر از روز قبل جمعیت عزادار همراه با دستههای سینهزنی و زنجیرزنی و دو نخل همچون روز گذشته پس از روضهخوانی از حسینیه به سوی خیمههای بازسازی شدهی کربلا در نزدیکی محلهی قافلهگاه راهی شدند. تعداد عزاداران به گونهای بود که فاصلهی شروع و پایان جمعیت عزاداران چند صد متر میشد. هنگام ظهر نماز ظهر عاشورا برگزار و جمعیت به سوی مزار رهسپار شد. تعدادی از عزاداران با دیدهی حسرت به قبرستان قدیمی که اینک پارک شده است بازگشتند و یادی از شهدا و آنانی که روزگاری در آنجا دفن شده بودند فاتحه خواندند. بعد از ظهر مسافرانی که از راههای دور و نزدیک به انارک آمده بودند دسته دسته شهر را ترک و به سوی منزل خود حرکت نمودند. بسیاری از آنان چهل و هشتم (28 صفر یا 19 آذر ماه تا 21 آذر ماه) دوباره بازخواهند گشت.
شب نیز عزادارن شمع به دست به یاد کاروان بازماندگان کربلا که حامل بار عظیم فاجعهی جانگداز کربلا و دیگر در بین آنان امام (ع) و یارانش حضور نداشتند در کوچههای انارک حرکت نمودند که شام غریبان نام گرفته است.