خلاصه: ?شلبی، زنی که تازه بچهدار شده برای پیادهروی شبانه از خانه خارج میشود و ناپدید میشود...
مدتی بعد مردیت و دختر کوچکش دلیلا هم ناپدید میشوند...
دختری دزدیده شده و سالهاست در زیرزمین تاریک خانه زن و مردی حبس شده...
چه بر سر آنها آمده است؟
نظر من: ?دختر خوب اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم. این کتاب جهشی فوقالعاده در قلم نویسنده بود.
داستانی پرکشش، پر از جزئیات و پراتفاق که هر لحظه حدس و گمان و شک و تردید دست از سرم برنمیداشت و تا آخر با اینکه حدسیاتی داشتم، بازم غافلگیر شدم.
?داستان بین زمان حال و گذشته و بین شخصیت مردیت، لئو (خواهر دلیلا) و کیک (همسایه مردیت) جریان داره و اینقدر جزئیات بهمون میده که حدس زدن واقعیت رو سخت میکنه.
داستان پیچیدگی لازم برای مبهم کردن واقعیت رو داره و حدس زدن مقصر کار راحتی نیست.
?اتفاقات تلخ و وحشتناکی در کتاب رخ میده که کاملا ملموسه و با شخصیتپردازی قوی بدون اغراق و طبیعی دراومده. یه جنایت تلخ و پرکشش.
نسبت به کتاب قبلی نویسنده، این کتاب رو خیلی دوست داشتم و امیدوارم نویسنده با همین ریتم و پیشرفتی که داشته کتابهای دیگهای بنویسه.
بریده کتاب: ?گاهی ترسیدن باعث میشود کارهایی را انجام بدهی که فکرش را هم نمیکردی بتوانی انجام بدهی.
?حس خوبی است چیزی داشته باشی که به آن پناه ببری.
?بلاهای وحشتناکی که مردم سر همدیگر میآورند پایانی ندارد.
?امتیاز گودریدز: 4.13/5 ?امتیاز من به کتاب: 5/5 ?در یک کلام: گمشدگان ناپیدا ?سلیقه من: تلخ و پرکشش
?پیشنهاد به: طرفداران معمایی جنایی. حتی اگه کتاب قبلی این نویسنده رو دوست نداشتید، این کتاب غافلگیرتون میکنه.
?یاد گرفتم: در شرایط بحرانی ممکنه هر رفتاری از هر انسانی رخ بده.
❓آیا در شرایط مرگ و زندگی حاضری کار بدی انجام بدی؟ ❓آدمربایی بدتره یا قتل؟