حجت الاسلام و المسلمین اکبر حمید زاده گیوی از خطيبان مشهور پس از يك دوره طولانى بيمارى درگذشت. وى كه از مبارزان دوران پهلوى بود پس از انقلاب به عنوان نماينده مردم بويين زهرا و آوج انتخاب شده بود. 
زندگینامه حجت الاسلام و المسلمین اکبر حمید زاده گیوی: 
متولد1327، شهرستان خلخال . دروس ابتدائی را در دبستان حافظ زادگاه خودش پشت سر گذاشت و پس از مهاجرت به تهران دوره متوسطه را دردبیرستان نوبختی آغاز کرد و هم زمان به خواندن ادبیات عرب در حوزه علمیه شاه چراغی مشغول شد، از محضر اساتید بزرگواری استفاده کرد و به دلیل بر خورداری از استعداد بالا سریعا مراحل رشد را طی کرد و توسط مرحوم اقا میرزا علی اصغر هرندی و مرحوم اقای فلسفی به موسسه علمی یکی از مراجع بزرگوار وقت معرفی و مشغول تحصیل شد، در پانزده خرداد سال پنجاه دستگیر و پس ازدو ماه بازداشت در ساواک قم برای سربازی به کازرون اعزام شد و از انجا به تایباد تبعید شد، در جریان فوت سپهبد ضرغام، که فرمانده ژاندرمری وقت بود، توسط سرهنگ شرفی رئیس ساواک تایباد وادار به سخنرانی شد، که به دلیل انجام وظیفه دستگیر و به بازداشتگاه ناحیه ژاندرمری مشهد منتقل شد، که پس از دو ماه باز داشت، به تایباد بر گردانده شد.
پس از سپری شدن این دوران تصمیم گرفت در مشهد بماند و از اساتید مشهد استفاده کند، و در عین حال ارتباط بسیار نزدیکی با تهران، قم و محافل سخنرانی داشت، در دماوند پس از یک سخنرانی دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد ,حدود بیست و شش ماه در زندان اوین و قصر زندانی بود، پس از آزادی، در مجلس چهلم شهدای تبریز سخنرانی و پس از آن دستگیر و به کمیته مشترک ضد خرابکاری انتقال داده شد، و پس از مدتی به نقده تبعید شد، پس از روی کار آمدن شریف امامی سخنرانی و دستگیر شد، مدتی در زندان نقده و با تظاهرات مردم، که آزادی ایشان را می خواستند به زندان ارومیه انتقال دادند و از انجا به انارک نائین تبعید کردند که تا پیروزی انقلاب به طول انجامید.

آثار:
سی گفتار راه تربیت، پدیدآورنده اکبر حمیدزاده گیوی تاریخ نشر ۱۳۹۰ ناشر چاپ و نشر عروج
تدبیر و سیاست در نهج‌البلاغه حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر اکبر حمیدزاده
مجموعه ۱۲ جلدی شرحی بر نهج البلاغه نوشته حجت‌الاسلام اکبر حمیدزاده
(نوانديش / 
کد خبر: ۷۵۶۲۰ / 
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۴:۱۶)

انارک نیوز - از تیرماه 1390 به بعد زمان به سرعت به زیان کارخانه آجر آژند می گذشت. با توجه به آماده بودن سوله های صنعتی، سالن تولید با امکان نصب جراثقال سقفی و انبارها، فونداسیون های ماشین آلات و سیلوها، سالن برق، ساختمان اداری و مسکونی، بیش از صد و سی هزار خشت آماده برای ساخت کوره، معدن خاک رس و پیش پرداخت خرید ماشین آلات هر روز دیرتر شروع به کار کردنش زیان به حساب می آمد.
زمان انجام این پروژه از شروع تا پایانش سه سال در نظر گرفته شده بود و به همین دلیل جزو کارخانه های زود بازده بود. بوروکراسی اداری برای دادن مجوزهای دولتی توجهی به زمان انجام آن نداشت. هرچند وقتی موضوع طولانی شدن زمان ساخت را پیش کشید و از آن برای فسخ قرارداد اجاره زمین استفاده کرد به هیچوجه مسئله تعهد تأمین مطمئن آب آنرا که بر عهده اداره آب بود را نپذیرفت . کارآفرین در انارک با مردم سرتاپا امیدوار تنها بود.
بهره برداری از این کارخانه می توانست باعث اشتغال مستقیم حداقل چهل نفر و بطور غیرمستقیم همین تعداد نفر و با در نظر گرفتن هر خانوار چهار نفر، بهره مند شدن حداقل سیصد نفر از قشر کم درآمد گردد.

از سرمایه گذاری مردم انارک هم شش ماه می گذشت و اگر وام را می دادند با توجه به پیش پرداخت خرید ماشین آلات که انجام شده و موعد تحویل آنها فرا رسیده بود در مدت سه ماه نصب و همزمان ساخت کوره شروع می شد. یک ماه پس از آن تست و راه اندازی بود.
اواخر بهار سال 91 ادامه پروژه با توجه به گرانی و تورم غیراقتصادی شد و بنظر می رسید عاجزانه با دست خالی بی نتیجه بر درب بسته می کوبیم و اراده ای جدی جمعی برای کم کردن معضل بیکاری با رفع محرومیت از این منطقه نیست. انارک همچنان محروم باقی می ماند. 
دی ماه 91 پس از چهار سال و نیم از شروع آن بر هیچیک از ما پوشیده نبود که نه از آب خبری هست و نه از وام. پروژه کارخانه آجر آژند انارک با شکست کامل همراه شده بود و تنها راه تغییر پروژه بود تا حداقل قسمتی از سرمایه جان سالم به در برد.
شرکت نیز بیشترین فعالیتش را برای برداشتن موانع کرده بود اما راه به جایی نبرد. از مردم پوزش خواست هر چند از مدتها قبل شروع به پس دادن اصل سرمایه پرداختی مردمی کرده بود که با هزاران امید آنرا جهت ایجاد کار برای جوانانشان و تشکیل خانواده آنان داده بودند.  با آرزوهای برباد رفته چه می شد کرد؟
خرداد ماه سال 93 شرکت در اطلاعیه شماره 5 خود اعلام کرد که نمی تواند بیش از این زیان حاصل از سرمایه گزاری بی نتیجه در پروژه انارک را تحمل نماید. 
جهاد کشاورزی هم کوتاه نمی آمد و بدون توجه به خشکسالی درازمدت، نبود آب در انارک و تأکید مسئولین بر انجام پروژه های کم نیاز به آب همچنان بر تکمیل کارخانه آجر پر نیاز به آب پافشاری و تهدید می کرد!
من ماندم و مردم.

انارک نیوز - در تابستان سال 1390 برای تکمیل ساخت کارخانه آجر آژند انارک با دو چالش روبرو بودیم آب و کمبود سرمایه.
آب در بوق و کرنا بود که با لوله کشی به انارک می رسد و تسهیلات بانکی هم برای منطقه محروم به سادگی پرداخت می شود. رئیس سابق بانک ملی انارک که نائینی بود و خیلی نزد انارکی ها مورد احترام بود نیز در مرکز بانک ملی مرکز استان فرد با نفوذی بود.

آب مورد نیاز به میزان 12000 متر مکعب در سال بود. بدون نامه تأمین مطمئن آب در سال 1389 امکان دریافت زمین نبود. شرکت آبفای منطقه نایین با عنایت به اجرای خط انتقال آبرسانی به شهر انارک آنرا تا پایان سال 89 امکان پذیر دانست. اما سال 1390 هم تمام شد و خبری از آن نبود. 
دومین چالش نیز کمبود سرمایه برای این پروژه بود. اواخر سال 90 برای اخد تسهیلات سرمایه ثابت از محل سهمیه باقیمانده سالهای 1384 تا 88 بنگاههای کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین به بانک ملی معرفی شدیم که یکی از معاونان آن آقای مطهری نائینی رئیس قدیمی بانک ملی انارک بود که در ابتدا برخورد خوبی هم داشت. آقای عباس ایرانپور هم ملاقاتی با ایشان داشت. سپس ایشان معاون تسهیلاتی بانک شد اما پس از یک سال رفت و آمد نصیبمان فقط کفش پاره بود و بدتر اینکه قیمت ارز نیز تقریباً دو برابر شد.
در دی ماه 1391 دست به دامان نماینده محترم آقای سید حمیدرضا طباطبایی نائینی هم شدیم که نهایت تلاش خود را کردند. اما نتیجه همه این تلاشها هزینه، تلف شدن زمان و بوروکراسی اداری بود.

و این چنین بود که میانه تابستان 92 دست از پا درازتر دریافتیم دولت نه آب را تأمین می نماید و نه تسهیلات کم بازده را.
شروع پروژه میانه بهار 87 بود و اینک پس از بیش از پنج سال گذشت زمان به شدت مقروض و آبی هم در کار نبود. افزون بر آن گوش سازمان جهاد کشاورزی هم بدهکار این منطق نبود که بدون آب نمی توان اجرای پروژه را ادامه داد و خواهان اجرای کامل طرح تا اوایل پاییز 1393 بود.
همچنین تعهدی می خواست که در صورت تمام نشدن طرح تا اوایل پاییز 1393 دیگر هیچ ادعایی نسبت به اعیانی طرح نداشته باشم و حق هرگونه اعتراضی را از خود سلب و ساقط نمایم.
خلاصه اش اینکه آنها در تأمین آب بدعهدی کردند و من بایستی تاوانش را می دادم.

چه کنم چه نکنم که خودکرده را تدبیر نیست. با دلو دیگری به چاه رفتم و اینک در قعر چاه بودم. برای نجات سرمایه به این در و آن در زدم تا شاید قسمتی از سرمایه را با تغییر طرح نجات دهم که این خان را هم در ادامه خواهم آورد!

انارک نیوز - انارک منطقه ای محروم است حتی اگر دولت آنرا محروم نداند. جالب است همه موافق و مشوق سرمایه گذاری در منطقه محروم انارک بودند و پروژه آجر اشتغال 40 نفر را بطور مستقیم به همراه داشت.
اردیبهشت ماه 1387 ابتدای پیگیری جدی و بدون وقفه من برای گرفتن مجوزهای دولتی ساخت کارخانه آجر سفالی در انارک بود و اواخر تیرماه 89 یعنی پس از دو سال و دو ماه و دستور استاندار زمین را تحویل دادند.  فارغ از اینکه بدانند در این بیست و شش ماه بر سرمایه گذار چه گذشت و آیا هنوز با توجه به شرایط ناپایدار اقتصادی، طرح اقتصادی است یا خیر.
بیشتر سرمایه گزاران تا از دریافت تسهیلات بانکی مطمئن نشوند کاری انجام نمی دهند اما من چشمم را روی این اصل اساسی بستم و از جیب خود مشغول بستن قراردادهای مختلف شدم که صدها میلیون تومان می شد.

در تابستان 1389 با توجه به سرمایه گزاری سنگین این پروژه از شرکت آجر آژند انارک برای سرمایه گذاری و ادامه سریع کار دعوت به عمل آمد.
بتون ریزی فونداسیون سوله ها در انارک دشواری هایی را بوجود آورد و با تأخیر غیرمسئولانه شرکت پیمانکار زمان بندی پروژه بهم ریخت و در پایان با نارضایتی از نحوه انجام، اختلاف دراز مدت و چند سال بعد به دادگاه نایین کشید. ولی با توجه به اینکه در قرارداد داور و ناظر پروژه یک نفر همشهری و ذینفغ فرزندش بود راه به جایی نبردیم. نظریه کارشناس محترم دادگستری برای معایب هم موجود است.
در زمستان از سرمایه گذاری حدود 323 نفر از اهالی بازنشسته و قشر کم درآمد ولی مشتاق انارک استقبال به عمل آمد که در بین آنان هیچیک از افراد پولدار انارکی هم نیست هرچند همه آنان را در جریان گذاشته بودم.
در کمتر از یک سال یعنی تیرماه 1390 سوله سالن تولید، انبارها، سالن توزیع برق کارخانه و فونداسیون ماشین آلات، سیلوها ساختمان اداری و اتاق استراحت با بیش از هزار مترمربع زیربنا آماده شد. پیشرفت کار حدود 35% کل کار بود و وام 28% بانکی سنگینیش را بر روی پروژه انداخته بود. دنبال دریافت وام از دولت برای خرید ماشین آلات و کوره افتادیم که از دیگر خانها به مراتب سخت تر و زجرآور بود. پس از تصویب یک میلیارد تومان در کارگروه اشتغال شهرستان بالاخره دی ماه 90 در کارگروه اشتغال استان و جهت اعلام نظر با فشار آقای وکیل دکتر حسین حسنی بافرانی که در آستانه انتخابات مجلس بود به بانک ملی فرستاده شد.
اما کجا رفت وام های آقای دکتر احمدی نژاد رییس جمهور و از آن به ما چه رسید را در ادامه خواهم آورد!

انارک نیوز - 23 بهمن ماه 1396 خبری تحت عنوان آیین کلنگ‌زنی مرکز محیط‌بانی و پایش‌های زیست محیطی انارک داشتیم.  
خلاصه خبر این بود که: به گزارش خبرگزاری مهر آیین کلنگ زنی و آغاز احداث مرکز محیط بانی و پایش های زیست محیطی بخش انارک روز گذشته با حضور مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرستان نایین، نماینده شهرستان نایین و خوروبیابانک در مجلس شورای اسلامی، فرماندار نایین و بخشدار انارک، اعضای شورای اداری، سمن های زیست محیطی و مردم شهرستان نایین برگزار شد.
مدتی قبل آقای علیزاده در یکی از گروه های تلگرامی پیگیر این کلنگ زنی و چند و چون آن شد که خوشبختانه بنظر می رسد در 11 اردیبهشت پاسخ را از آقای مهندس لوکی دریافت می کند: واما اقای علیزاده چند روز قبل در خصوص احداث ساختمان محیط زیست پرسید که قبل از عید کلنگ زنی شد. طبق وظیفه پیگیری کردم و جای تاسف داره که بگم چرا شورای شهر دعوت میکنه کلنگ زنی میکنن ولی روی زمینی که بعد ساز مخالف میزنند و می گویند امکان واگذاری زمین نیست. به هر حال ساختمان محیط بانی در محلی که کلنگ زده شد و مانور داده شد احداث نخواهد شد. ولی قراره زمین شهری کنار راهدارخانه انارک زمینی به محیط زیست واگذار کنه که اگه یه روزی انجام شد و پولی باقی مونده بود شاید یه اداره به انارک اضافه بشه. که چشم من اب نمیخوره. تبریک به شورای شهر که اهمیتی براشون نداره و همین اندک بودجه هم پرید.
حالا مانده ام که آیا این همه مقام مسئول برای افتتاح "هیچ" به انارک آمده بودند؟ همانند کاری که چند سال پیش برای کارخانه کاشی سازی شد و کلنگ زنی با حضور معاون سازمان صنایع و معادن استان و نماینده وقت آقای دکتر حسین حسنی و آقای مهندس حمیدی و ... صورت گرفت. 
و یا اینطور نیست و تا چندی دیگر شاهد ساخت این پروژه خواهیم بود.
دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس!

انارک نیوز - کارخانه های متفاوتی را در ابتدا برای استقرار در انارک بررسی نموده بودیم از جمله کارخانه ساخت لوازم موجود در تابلوهای الکتریکی فشار ضعیف با مجوز از شرکت های درجه یک آلمانی تا شرکت های شیمیایی با محصولات متنوع که همه آنها ارزش افزوده زیاد و حجم کمی هم می داشتند.
همه آنها تکنولوژی بالایی داشتند اما با تحریم های مختلف اروپا و آمریکا می توانستند ما را زمینگیر نمایند. دوری از تهران و زمان لازم برای تعمیرات و تهیه قطعات یدکی و ناپایدار بودن قوانین در رابطه با صادرات و واردات می توانست مشکلات بزرگی را بوجود آورد.
اما تولید آجر در انارک جدای از همه اینها بود. از مزایای کارخانه آجر این بود که برای قطعات، لوازم یدکی و مواد اولیه آن به خارج وابسته نبودیم. کلیه ماشین آلات ایرانی و متخصصین ساخت در اصفهان و خاک رس در انارک موجود بود. تعداد روزهای آفتابی زیاد و روزهای بارانی و یخبندان کم بود. آب شور چاه انارک مخلوط با آب شیرین تهیه آب را ممکن می نمود. بازار نیز همیشه به محصولش که آجر بود نیاز دارد.

برگردیم به خان بعدی در گرفتن مجوزهای دولتی، بالاخره با کمک دوست گرامی مهندس ط.ن. در روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان و گفتمان سازنده با استانداری، نظر مثبت این اداره دریافت و در اوایل اسفند ماه 87 موفق به دریافت مصوبه هیأت رسیدگی به امور معادن استان برای بلوکه شدن معدن خاک رس دق پیوک گردیدم.
با داشتن مجوز معدن خاک رس از استانداری و پروانه تأسیس از سازمان صنایع و معادن استان اصفهان، بلافاصله از سازمان درخواست واگذاری زمین در اطراف "انارک" را نمودم که به امور اراضی استان معرفی و بدنبال آن به مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان نایین واگذار شدم.
با کمک مهندس ک.ل.ا که از ایشان سپاسگزارم، کروکی محل زمین درخواستی و معدن تهیه و در اواسط اسفندماه با پرداخت حقوق دامدار دق پیوک رفع معارض گردید.
استعلامهای چندگانه دولتی را دستم دادند و دوباره یک پایم انارک و دیگری در نایین و رایزنی با دوستان برای دریافت هرچه زودتر نظر مساعد ادارات مختلف شهرستان نایین شروع شد که شامل شبکه بهداشت و درمان نایین هم می شد. گهگاهی هم با درهای بسته مدیران در جلسات مختلف یا مأموریت مواجه و دست از پا درازتر به انارک بر می گشتم.
این چند خان را با موفقیت گذراندم تا در اردیبهشت ماه 88 در فرمانداری شهرستان نایین، صورتجلسه موافقت با واگذاری زمین در پنج کیلومتری جاده انارک به نایین را مشاهده نمودم. با دیدن آن خستگی را فراموش کردم.
اما این پایان ماجرا نبود. هنوز نتوانسته بودم پاسخ مثبت بنیاد مسکن شهرستان را بگیرم.

مقالات دیگر...