16
چهارشنبه, جولای
ایران تو بمان Tehran

دیو ترسناک درون (داستان سیاه دنباله دار) - 3

انارک نیوز - خلاصه: این داستان در مسیر سفر عمونوروز به دنیایی تاریک و پر رمز و راز روایت می‌شود، جایی که طبیعت بی‌نظیر و آرامش‌بخش‌اش از سایه‌های تاریک و نیروهای شیطانی پوشیده شده است. عمونوروز در این سفر با موجودی شرور و ترسناک روبرو می‌شود که به عنوان "دیو درون" شناخته می‌شود، نماد ترس‌ها، نفرت‌ها و تاریکی‌های درون انسان.

این دیو با چشمانی آتشین و لبخندی شیطانی، عمونوروز را به چالشی سراسر پر از ترس و پیش‌فرض‌های تاریک می‌کشاند و سعی دارد تا او را در عمق تاریکی‌های درونش غرق کند، در حالی که با زهر نفرت و خشم، تاریکی را در دل او می‌کارد. این موجود نماد ترس و شیطنت درونی است، که با تصاویر زشت و هولناک در ذهن و احساسات انسان جنگ می‌کند، و هدفش اغلب تخریب درون است.

در مجموع، داستان بر تم و مبارزه درونی انسان‌ها با تاریکی‌ها و خیانت‌های درونیشان تمرکز دارد، و نمادهای تاریک و ترسناک، از جمله دیو درون، نشانگر مواجهه انسان با قوی‌ترین دشمن خود در درون است، که ممکن است راه‌حل نجات یا سقوط باشد.

ادامه داستان: در آن لحظه، زهرهای نفرت و ترس، درونش، هر یک در آن چاه تاریک وجود، در داخل قلب و مغز، زهرآلود و بی‌رحم، نفوذ می‌کردند و خاطرات زشت و وحشتناک، در ظلمات زخم می‌نشاندند. فضا از صداهای وهم‌آلود و ناله‌های بی‌پایان و سایه‌های شیطانی در پس دیوارهای تاریک، در کمین و آماده برای شکار روح و جان بی‌پناه پر شد.

آن‌ها چون موجودات اهریمنی، از اعماق ظلمت برمی‌خاستند،با دهانی پر از زهر و دندان‌هایی تیزتر از تیغ، آماده بودند تا هر نوری را ببلعند و نابود کنند.

صدای زوزه‌ی بی‌پایان و هق‌هق‌های پر از دردی در فضا پیچید و گویی همانند زمزمه‌های شیطانی، دامن آن جا را فرا گرفتند. این سرزمین، چون چاهی از غم و ارواح ویران، در بر گیرنده‌ی تمام زشتی‌ها و نفرت‌های فراگیر، تبدیل شده بود به جایی که هیچ نوری جرات نمی‌کرد از مرزهای آن عبور کند.

در این هولناکی، عمونوروز دیگر تنها نبود؛ بلکه در میان آن همه زشتی و فریب، صدای زجر و ناله‌های بی‌انتها همچون زنگ‌های تراژیکی، در گوش جانش طنین‌انداز بود و لرزه‌ای عظیم بر اندامش می‌انداخت. آسمان، چون پرده‌هایی از خون و ماتم، درگیر ناپایداری و غم شد، و تاریکی، مثل غول بی‌صورت، هر لحظه بیشتر بر وجودش مسلط می‌گشت.